مقدمه

دلبستگی عبارت است از پیوند عاطفی عمیقی که با افراد خاص در زندگی خود برقرار می‌کنیم، طوری که باعث می‌شود وقتی با آنها تعامل می‌کنیم، احساس نشاط و شعف کرده و به هنگام استرس از اینکه آنها را در کنار خود داریم ، احساس آرامش کنیم. نوباوگان در پایان سال اول زندگی ، به افراد آشنایی که نیازهای جسمانی آنها را برآورده کرده‌اند، دلبسته می‌شوند.

به بچه‌های این سن نگاه کنید که چگونه برای توجه خاص ، والدین خود را انتخاب می‌کنند و روی آنها انگشت می‌گذارند. برای مثال ، وقتی که مادر وارد اتاق می‌شود، فرزند او لبخند دوستانه عمیقی می‌زند. وقتی مادر او را بغل می‌کند، صورت مادر را نوازش می‌کند، موی او را می‌کاود و تنگ به او می‌چسبد. وقتی احساس ترس یا اضطراب می‌کند، به آغوش او پناه می‌برد و به او می‌چسبد.

 

نظریه فروید در مورد دلبستگی

فروید اولین کسی بود که اظهار داشت پیوند عاطفی نوباوه با مادر ، مبنای تمامی روابط بعدی است و پژوهش درباره پیامدهای دلبستگی ، با دیدگاه فروید هماهنگ است. اما در مورد دلبستگی ، مجادله نظری شدیدی هم صورت گرفته است. نظریه روان کاوی ، تغذیه را شرایط اولیه‌ای در نظر می‌گیرد که والدین : نوزادان به کمک آن این پیوندهای عاطفی را برقراری می‌کنند رفتار گرایی هم بر اهمیت تغذیه تاکید می‌کند.

اما به دلایل دیگر ، بنابر توجیه مشهور رفتارگرا ، زمانی که مادر گرسنگی بچه را رفع می‌کند، بچه‌ها یاد می‌گیرند نوازشهای نرم ، لبخندهای گرم و کلمه‌های تسلی بخش او را ترجیح دهند. گر چه تغذیه ، زمینه ساز مهمی برای رابطه نزدیک است، دلبستگی به ارضای گرسنگی وابسته نیست.

 

کردار شناختی دلبستگی

این روزها ، نظریه کردار شناختی دلبستگی ، مقبول‌ترین نظریه درباره پیوندهای عاطفی نوباوه با مراقبت کننده است. به عقیده کردار شناختی خیلی از رفتارهای انسان ، در تاریخ ما به این علت تکامل یافته‌اند که به بقای ما کمک می‌کنند. جان یولبی (1969) که اولین بار این دیدگاه را در مورد پیوند نوباوه - مراقبت کننده مطرح کرد، از تحقیقات کنراد لورنز در مورد نقش پذیری بچه غازها الهام گرفت او معتقد بود که بچه انسان ، مانند بچه حیوانات ، از یک رشته رفتارهای فطری برخوردار است که به نگهداشتن والد نزدیک او ، کمک می‌کند و احتمال محفوظ ماندن بچه از خطر را افزایش می‌دهد. تماس با والد ، ضمنا تضمین می‌کند که بچه تغذیه خواهد شد، اما برلبی محتاطانه اشاره کرد که تغذیه مبنای دلبستگی نیست. در عوض ، پیوند دلبستگی ، خودش مبنای زیستی قدرتمندی دارد و می‌توان آن را در بستر تکاملی بهتر شناخت ، بستری که بقای گونه در آن اهمیت بسیار زیادی دارد.

 

دلبستگی در چهار مرحله ایجاد می‌شود.

به عقیده بولبی ، رابط نوباوه با والد ، به صورت یک رشته علایم فردی آغاز می‌شود که والد را به طرف نوباوه می‌کشاند. به مرور زمان پیوند عاطفی صمیمی ایجاد می‌شود که توانائیهای جدید شناختی و هیجانی از آن حمایت می‌کند.

مرحله پیش دلبستگی (تولد تا 6 هفتگی )

انواع علایم فطری ، چنگ زدن ، لبخند زدن ، گریه کردن ، و زل زدن به چشمان والدین به نوزادان کمک می‌کنند تا با سایر انسانها تماس نزدیک برقرار کنند. وقتی که مادرها پاسخ می‌دهند، نوباوگان آنها را ترغیب می‌کنند نزدیک بماند، زیرا وقتی آنها را بلند می‌کنند، نوازش می‌کنند و به آرامی با آنها صحبت می‌کنند، تسلی می‌یابند. نوزادان در این سن می‌توانند صدای مادر خودشان را تشخیص دهند. اما آنها هنوز به مادر دلبسته نیستند، زیرا اهمیتی نمی‌دهند که با فرد نا آشنایی به سر برند.

مرحله دلبستگی در حال انجام (6 هفتگی تا 8-6 ماهگی)

در طول این مرحله ، نوباوگان به مراقبت کننده آشنا به صورتی پاسخ می‌دهند که با یک غربیه فرق دارد. اما با اینکه نوباوگان می‌توانند مادر خود را تشخیص دهند، در صورتی که از او جدا شوند، هنوز اعتراض نمی‌کنند. بنابراین ، دلبستگی در حال انجام است ، ولی هنوز ایجاد نشده است.

مرحله دلسبتگی واضح (8-6 ماهگی تا 18 ماهگی -2 سالگی)

تاکنون دلبستگی به مراقبت کننده آشنا به وضوح مشهود است. نوباوگان ، اضطراب جدایی نشان می‌دهند، یعنی وقتی که فرد بزرگسالی که به او تکیه کرده‌اند آنها را ترک می‌کند، ناراحت می‌شوند اضطراب جدایی بعد از 6 ماهگی در همه بچه‌ها وجود دارد و تا حدود 15 ماهگی شدید می‌شود. نوباوگان و کودکان نوپای بزرگتر ، غیر از اعتراض کردن به ترک والد تلاش می‌کنند تا او را نزد خود نگهدارند.

به عقیده بولبی ، کودکان در نتیجه تجربیات خود در طول این چهار مرحله ، پیوند عاطفی با ثباتی با مراقبت کننده برقرار می‌کنند که در غیاب والدین می‌توانند از آن به عنوان یک پاگاه امن ، استفاده کنند. این بازنمایی درونی ، جزء مهمی از شخصیت می‌شود که به عنوان الگوی واقعی درونی ، یا یک رشته انتظارات درباره در دسترس بودن شخصیتهای دلبستگی و احتمال فراهم آوردن حمایت در مواقع استرس ، عمل می‌کند. این تصویر ذهنی ، الگو یا راهنمایی برای کلیه روابط صمیمی در آینده می‌شود، از کودکی و نوجوانی تا دوران بزرگسالی.



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 227
برچسب ها :

تاريخ : | | نویسنده : سحر |

پژوهش

 

اندیشیدن، پژوهش و نوآوری، اساسی ترین نیاز برای دست یابی به پیشرفت، توسعه، رفاه عمومی و استقلال واقعی است. تأکید بر پژوهش و تشویق پژوهش گران و دانشمندان به فعالیت های پژوهشی مورد نیاز کشور، یکی از مهم ترین راه های رسیدن به خودکفایی است.

 

نامگذاری روز پژوهش

 

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به منظور گسترش فرهنگ پژوهش در جامعه، روز‪ 25 ‬ آذر از سوی «شورای فرهنگ عمومی کشور» به نام روز پژوهش نام‌گذاری شد.

وزارت علوم تحقیقات و فناوری نیز از سال ‪ 1379 ‬ چهارمین هفته آذر ماه را به نام هفتة پژوهش نام‌گذاری کرد و از سال ‪1384‬ این نام به «هفته پژوهش و فناوری» تغییر یافت.

 

ارج نهادن به مقام شامخ پژوهشگران و تجلیل از پژوهشگران برتر، شناسایی و طرح مشکلات و چالش‌های پیش روی و ارتقاء سطح پژوهش و فناوری در کشور از جمله اهداف این اقدام بود.

در این راستا هر سال مراسم هفتة پژوهش با مشارکت بیشتر دستگاه‌های اجرایی کشور برگزار میشود.

 

تقدیر از مقالات برتر، تقدیر از پژوهشگران‌ نمونه، تقدیر از مدیر تحقیق نمونه، تقدیر از پروژه‌های برتر و انتشار کارنامه پژوهشی در هر سال از مهم‌ترین برنامه‌های هفته پژوهش است.

پژوهش چیست ؟

 

پژوهش، به معنای عام، بررسی یا کاوشی سخت کوشانه و به معنای خاص، تحقیق و تجربه‌ای جامع با هدف‌ کشف واقعیت‌های نو و تفسیر درست این واقعیت‌ها، تجدید نظر در نتیجه‌گیری‌ها، نظریه‌ها و قوانین پذیرفته شده در پرتو واقعیت‌های کشف شده و به کارگیری عملی نتیجه‌گیری‌ها، نظریه‌ها و قوانین جدید است.

در معنایی دیگر، پژوهش فرایند رسیدن به راه حل‌های قابل اطمینان از طریق گردآوری، تحلیل و تفسیر داده‌ها به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده و نظام‌منداست.

اهمیت پژوهش

 

پژوهش یکی از اساسی‌ترین نیازها برای نیل به پیشرفت و توسعة همه جانبة یک کشور است و قدرت و استقلال هر کشوری بر پژوهش و تولید علم استوار است. بنابر این نوع و سطح فعالیت‌های پژوهشی یکی از شاخص‌های اصلی توسعه و پیشرفت محسوب می‌شود. موفقیت در تمام فعالیت‌های مربوط به توسعه از جمله صنایع، کشاورزی و خدمات به نحوی به گسترش فعالیت‌های پژوهشی بستگی دارد.

 

پژوهش یکی از محورهای مهمی است که ضامن پیشرفت و توسعة پایدار در هر کشور به شمار می‌آید. اگر پژوهشی صورت نگیرد، دانش بشری افزایش نخواهد یافت و دچار سکون و رکود خواهد شد. بدون انجام پژوهش، امور آموزشی نیز از پویایی و نشاط لازم برخوردار نخواهد بود. ازاین رو یکی از عوامل اساسی پیشرفت در کشورهای توسعه یافته، توجه خاص به امر پژوهش است.

اصولاً پیشرفت و توسعه، ارتباط مستقیمی با تحقیقات علمی دارد و رشد و توسعة کشورهای پیشرفته در نتیجة سرمایه‌گذاری در بخش پژوهش است. حجم وسیع پژوهش‌های علمی در کشورهای توسعه یافتة صنعتی گویای این واقعیت است.

منطق پژوهش

 

پژوهش، فرایندی منطقی و معقول است که هدف آن کشف روابط بین پدیدارها است. به دلیل نظم و ترتیب حاکم بر پدیدارها و رویدادها، امکان تنظیم قوانین، اصول و نظریه‌ها در رشته‌های گوناگون فراهم شده است و این قوانین و اصول و نظریه‌ها، به نوبة خود گویای نظم و همسانی موجود در پدیده‌هاست.

مدیریت علمی؛ عامل ارتقای بخش پژوهش

 

در کشورهای توسعه نیافته، ضعف در مدیریت سازمان ها و نهادهای دولتی و مدیریت مراکز علمی و تحقیقاتی و نیز ناتوانی در جذب افراد متخصص که در خارج از کشور پرورش یافته اند، از مهم ترین عوامل ضعف قوای پژوهشی کشور است. نبود مدیریت قوی و توان مند در نهادهایی که عهده دار پژوهش هستند، مهم ترین مانع پیشرفت و توسعه در کشورهای جهان سوم از نظر علمی و تحقیقاتی به شمار می آید.

 

با دست یابی به مدیریت علمی که بر نظامی منطقی و اصولی استوار است، مشکلات را می توان کاهش داد. مدیریت علمی بدان معنا نیست که ما بهترین دانشمندان را به سطح مدیریت در بخش های اساسی منتقل کنیم. برای مدیریت علمی در یک مرکز پژوهشی، نیازمند فرد یا افرادی هستیم که افزون بر داشتن بینش قوی از وضعیت کشور، درک درستی از پژوهش و تحقیقات در حال اجرا در جهان کنونی داشته باشند

آفت های تحقیق و پژوهش

 

 

عدم نیازسنجی

 

یکی از عوامل رکود و گرفتار شدن به آسیب ها، بی اطلاعی از نیازها و پرسش ها و ارائه نکردن تعریف درستی از چارچوب نیازها در کشور است. بی شک توسعه در هر کشوری به میزان شناختی وابسته است که دست اندرکاران آن کشورها از نیازها دارند و نظامی که برای پاسخگویی به آن نیازها طراحی نموده اند؛ زیرا بدون شناخت نیازها، نمی توان انتظار پاسخگویی داشت و بدون پاسخگویی، توسعه و تکامل جامعه ممکن نخواهد بود.

 

در هر صورت، فعالیت های تحقیقاتی و دستاوردهای پژوهشی، بدون مطالعه دقیق نیازها و نداشتن برنامه روشن و اولویت بندی شده، خسارت بزرگی خواهد بود که متوجه امر تحقیق و پژوهش است که گاه دست اندرکاران پژوهشی را گرفتار کار تکراری می نماید و گاه استعدادها را به مسایل غیرضروری مشغول می سازد.

عدم پشتیبانی مالی از پژوهشگران

 

وقت گیر بودن امور پژوهشی و ناچیز بودن سود مادی بازگشتی از یک پژوهش برای پژوهشگران و در مقابل، گرانی ابزار پژوهش و منابع تحقیقاتی، اعم از کتاب و رایانه و...، علت دیگر است که می تواند موجب کم شدن انگیزه تحقیق باشد.

 

اولویت ندادن به پژوهش های مورد نیاز

 

انجام پژوهش های متفرقه، با توجه به علاقه شخصی و بدون در نظر گرفتن اولویت ها، نه تنها موجب توسعه پژوهش نمی شود، بلکه چه بسا پژوهش های تکراری را به دنبال داشته باشد که موجب از بین رفتن امکانات محدودِ موجود نیز می شود.

پژوهشگران برای رفع این مشکل، باید در کارهای علمی و تحقیق و پژوهش، اولویت ها را رعایت کنند و آنچه را بیشتر مورد نیاز جامعه است، ترجیح دهند.

 

 



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 224
برچسب ها :

تاريخ : | | نویسنده : سحر |

هدایای تبلیغاتی باعث می شوند حول وحوش محصول تان هیجان و تبلیغات صورت بگیرد

همه ما هدیه گرفتن را دوست داریم و هدایایی که دریافت می کنیم، خوشحالمان میکند! همین حس است که بازاریابان را به سمت تهیه و تدارک هدایای تبلیغاتی می برد.

فرقی نمی کند که بازاریاب سایت معتبر آمازون باشید یا این وظیفه را در فروشگاه خواروبارفروشی عهده دار هستید، در هر حال باید بدانید هدایای تبلیغاتی چیست و به کمک آنها افزایش فروش و جذب مشتریان تازه داشته باشید.

 

هدایای تبلیغاتی قبل از فروش

وقتی شرکت های مختلف برای نخستین بار محصولی تازه را روانه  بازار می کنند، معمولا نمونه هایی از محصول را به طور رایگان در اختیار مشتریان قرار می دهند. فرقی نمی کند که این محصول جدید پیتزا باشد یا عطر، این ایده برای تمام محصولات مصرفی اجرایی است.

واقعیت این است که همه  ما محصولات رایگان را دوست داریم و وقتی شرکت ها در قالب هدایای تبلیغاتی، محصولی را رایگان در اختیارمان می گذارند، برای یک بار هم که شده آن را امتحان می کنیم. اگر خوش مان بیاید مصرف و خرید را تکرار می کنیم و اگر نه، دور آن را خط می کشیم.

پس این فکر بازاریابان در اهدای تبلیغات قبل از فروش بسیار هوشمندانه است. شرکت ها معمولا هدایای تبلیغاتی شان را در اختیار مشتریانی که هدف گذاری کرده اند، قرار می دهند. این مشتریان در فروشگاه های مقصد و مورد نظر بازاریابان مشغول به خرید هستند و با اهدای نمونه  رایگان و سایر انواع هدایای تبلیغاتی با محصولات آشنا می شوند.

بسته های کاملا رایگان از محصول

در بعضی محدوده های زمانی، برخی فروشگاه ها مانند آمازون، بسته ای رایگان از محصولات مانند کتاب به مشتریان پیشنهاد می کنند. شاید به نظر برسد که این پیشنهاد پیش از آنکه تبلیغی برای فروش بیشتر باشد، باعث ضرر ناشر، نویسنده و سایت می شود، ولی باید بگوییم که اصلا این طور نیست.

تجربه نشان داده است که چنین ترفند تبلیغاتی ای موجب می شود تا مخاطبان با مطالعه  بسته  رایگان درباره  سایر آثار نویسنده کنجکاو شوند و به دنبال تهیه محصولات بیشتری باشند. این علاقه  شکل گرفته در مخاطب، درنهایت باعث می شود مشتریان به سمت خریدهای بعدی و بعدی پیش بروند.

برای مثال در آمازون این شیوه از هدایای تبلیغاتی معمولا برای کتاب های پرفروش انجام می شود و مخاطبان به دلیل جاذبه  این آثار حتی پس از خروج شان از حالت هدیه و رایگان، آن را می خرند.

فروش کالای جانبی

گاهی  اوقات نیز شرکت ها با ارائه  بن تخفیف یا کالاهایی به شکل نمونه و رایگان، باعث جذب مشتری به سمت فروشگاه ها می شوند. وقتی مخاطب با پای خودش به فروشگاه بیاید، کارکنان بخش فروش به آنها محصولات دیگری را نیز پیشنهاد می کنند و مشتریان را با اقلام مرتبط دیگر آشنا می کنند.

مثلا فروشگاهی که به مشتریان بن تخفیف خرید لوسیون خاصی را پیشنهاد می دهد با حضور مشتری برای دریافت این هدیه تبلیغاتی در فروشگاه، پیشنهادهای متنوع دیگری نیز در اختیارش می گذارد یعنی به کمک هدایای تبلیغاتی، بازاریابان اقدامی مهم را به ثمر می رسانند؛ باز کردن پای مشتری تا آخرین مقصد فروش.

افزایش حسن شهرت

با استفاده از برگزاری کمپین های تبلیغاتی و اهدای جوایز و هدایا در شکلی عام و گسترده، شرکت ها حسن شهرت پیدا می کنند. همه درباره  آنها صحبت خواهند کرد و بر سر زبان ها خواهند افتاد. باید بدانید که هدایای تبلیغاتی چیست و چگونه باید فرآیندهای آن را مدیریت کنید.

اهدای جوایز، تخفیف ها و… در قالب حمایتگری برنامه های تلویزیونی و رادیویی و… باعث افزایش روزافزون شهرت برند می شود.

مطلب مرتبط:  هدایای تبلیغاتی چیست و چه تأثیری بر تبلیغات دارد؟

نکات تامل برانگیز

- اگر بدانید هدایای تبلیغاتی چیست و چه کمکی به شما می کند، به یاری آن شبکه های ارتباطی خود را با مخاطب گسترده خواهید کرد و می توانید از طریق شبکه های اجتماعی این تداوم رابطه را تضمین کنید.

- به کمک هدایای تبلیغاتی می توانید با مخاطبان و مشتریان بالقوه ارتباط برقرار کنید و برای ادامه  ارتباط و تعامل روی آنها حساب کنید.

- هدایای تبلیغاتی در عین حال که روشی بسیار مؤثر در جذب مخاطب هستند، هزینه  اندکی دارند و مدیریت فرآیند پیشبرد اقدامات بازاریابی لازم برای آنها بسیار ساده و قابل پیش بینی است.

- هدایای تبلیغاتی باعث می شوند حول وحوش محصول تان هیجان و تبلیغات صورت بگیرد. مخاطب از آن به  هیجان می آید و بر سر زبان ها می افتید.

- علاوه بر جذب مخاطبان، هدایای تبلیغاتی می توانند روش مناسبی برای قدردانی از مشتریان و همراهان برند و محصول تان باشد.

- برخلاف سایر روش های تبلیغاتی و بازاریابی، ساختار این نوع بازاریابی در فروش بسیار ساده است و لزومی به صرف وقت و دانش ویژه ای ندارد.

- همه از دریافت هدیه و جایزه و از آن مهم تر برنده شدن در قرعه کشی و… لذت می برند. پس با اهدای جوایز و برگزاری قرعه کشی ها می توانید نقش مهمی در ایجاد جاذبه و هیجان میان مخاطبان تان داشته باشید.

- با دادن هدایای تبلیغاتی میان مشتریان تان حرف و ارتباطی مشترک ایجاد خواهید کرد و آنها را به هم پیوند می دهید. با این کار شبکه تعاملات شما با مشتریان بزرگ و بزرگ تر خواهد شد.



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 253
برچسب ها :

تاريخ : | | نویسنده : سحر |

با عکس هایی که در طول سفر ثبت می کنید نه تنها می خواهید مکان ها و مناظر زیبا را به تصویر بکشید، بلکه احساسات خود در رابطه با آن مکان ها را نیز می خواهید به بیننده منتقل کنید.
یک عکاس خوب سفر کسی است که از خانه یا محل کار خود عکاسی و شکار لحظه ها را آغاز کند. به این ترتیب می توانید در طول سفر عکس های زیبایی ثبت کنید.

 

1. پیش از سفر تحقیق کنید
پیش از آنکه به محل موردنظر خود سفر کنید حتما در مورد آن تحقیق و مکان های دیدنی و منظره های زیبای آن را پیدا کنید. حتی اگر می توانید در مورد فرهنگ مردم منطقه نیز اطلاعاتی کسب کنید. به عکس راهنمای سفر آن شهر یا منطقه نگاه کنید و از قبل تعیین کنید کدام بخش آن برای ثبت مناسب است.
شاید برایتان عجیب باشد، اما دانستن و آگاهی داشتن در مورد همه مسایل مربوط به شهر، سیستم حمل و نقل آن، فرهنگ مردم، مناطق گردشگری، قوانین و عرف آن جامعه و ... در عکاسی تاثیر شگرفی دارند. شما با داشتن اطلاعات کامل می توانید با نگاهی متفاوت از دیدنی ها عکس بگیرید.
2. چک‌لیست تهیه کنید
هر عکاسی باید فهرست یادآوری از وسایل موردنیاز خود در طول سفر داشته باشد. توجه داشته باشید که همه وسایلتان به روز باشند تا در سفر با مشکلی روبه رو نشوید.

3. از کلیشه پرهیز کنید
سعی نکنید از همان زاویه ای که در کتاب های راهنما یا وب سایت های مسافرت دیده اید عکاسی کنید. زاویه ای را انتخاب کنید که خاص خود شما باشد. نگاهی متفاوت به مکان مورد نظر داشته باشید. تکرار کلیشه های موجود جذابیت عکس های شما را از بین می برد.

 4. عکاسی از زندگی محلی
زندگی محلی مردم در شهرها یا کشورهای دیگر در کنار مناظر و بافت شهری متفاوت زیبایی های خاصی هستند که می توانید در قاب دوربین آنها را ثبت کنید. با آشنایی با محلی ها و مردم منطقه و آگاهی از زندگی روزانه آنها، شاید حتی بتوانید تصاویر ماندگارتری ثبت کنید. این گونه عکس ها بیشتر از زیبایی، ماندگاری دارند.

5. خود را سوژه کنید
به عنوان یک عکاس شاید متوجه شوید عکس های بسیار کمی از خود جلوی دوربین دارید. برای این منظور، از همسفرهای خود بخواهید تا از شما عکس بگیرند. برای اینکه عکس های دلخواه داشته باشید، می توانید به او ایده بدهید و برایش تعیین کنید از چه زاویه و با چه تنظیماتی از شما عکاسی کند.
6. پرتره بگیرید
با احترام به محلی ها و آگاهی داشتن در مورد فرهنگ، قوانین و اعتقادات آنها از آنها اجازه بگیرید و عکس های پرتره از آنها ثبت کنید. با این کار می توانید زیبایی و تفاوت مردمی که هیچ شناختی روی آنها ندارید را به خوبی به تصویر بکشید. برای ثبت پرتره می توانید محل زندگی آنها را نیز در گوشه ای از کادر بگنجانید. به همین منظور، نباید روی صورت و گردن سوژه زوم کنید. کمی عقب تر کادر ببندید تا مناظر اطراف هم ثبت شوند. برای این منظور می توانید از لنزهای واید استفاده کنید.

7. سوژه ها را شکار کنید
با لنزهای بزرگ و لنز زوم می توانید از فاصله دور از انسان ها عکاسی کنید، بدون اینکه خودشان بدانند. اینکه سوژه پوز خاصی نداشته باشد حالت طبیعی تری به عکس می بخشد. برای این منظور باید همیشه هوشمندانه و با نگاه تیزبین به اطراف نگاه کنید. سعی کنید لحظه ها و موقعیت هایی را شکار کنید که نشان دهنده فرهنگ و سنت مردم منطقه است.
8. به دنبال جزئیات باشید
با نزدیک شدن می توانید رنگ و زیورآلاتی را در رنگ های متنوع ببینید که نشان دهنده فرهنگ منطقه است. این مساله فقط در مورد انسان ها نیست. بافت ساختمان ها نیز گویای سبک معماری آنها است. با این کار علاوه بر ثبت عکس های منحصر به فرد، می توانید زیبایی ها را به شکلی متفاوت به تصویر بکشید. برای این منظور باید از حالت ماکرو یا لنز تله‌فوتو استفاده کنید.

9. داستان تعریف کنید
با گرفتن چندین عکس پشت سر هم از یک منطقه می توانید داستان زندگی محلی مردم را تعریف کنید؛ چگونه لباس می پوشند، چگونه کار م یکنند، کجا زندگی و کجا استراحت می کنند. یک تم مشخص برای عکس های خود تعیین کنید تا داستانی گویا داشته باشد. می توانید در یک روز از صبح که از خواب بیدار می شوید تا هنگام خواب در شب عکاسی کنید و داستان های خود را به تصویر بکشید.

 10. زیاد عکس بگیرید
هر چه قدر می توانید زیاد عکس بگیرید. هر چه قدر هم عکس بگیرید باز هم کم است. شاید این تنها فرصتی است که شما به شهر یا کشور موردنظر سفر کرده اید پس باید تا می توانید عکس های زیادی در مورد آن ثبت کنید. باید خاطرات خود را ثبت کنید. نه تنها به عک سهای خوب که به ثبت خاطره های عالی فکر کنید. با فیلم هم می توانید خاطره های خود را حفظ کنید اما عکس زیبایی بیشتر و حال و هوای دیگری هم دارد. در ضمن، کمتر از فیلم فضا اشغال می کند.



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 245
برچسب ها :

تاريخ : | | نویسنده : سحر |

وابستگی عاطفی مسئله‌ای پیچیده و متفاوت از عشق است که درواقع از هیچ قانون مشخصی پیروی نمی‌کند. به‌وجودآمدن وابستگی و باقی‌ماندن آن دو موضوع کاملا متفاوت است و در اغلب موارد حتی آگاهانه نیست. فرد مبتلا به وابستگی عاطفی تصور می‌کند مشکلات ناشی از وابستگی او منشائی خارجی دارد. وابستگی عاطفی انواع مختلفی دارد که هرکدام به شکل خاصی در بخش‌های مختلف زندگی ما اثرگذارند. در ادامه سه نوع اصلی از وابستگی عاطفی را بررسی می‌کنیم و در ادامه راهکارهایی را به شما معرفی می‌کنیم که در مقابله با وابستگی عاطفی به شما کمک می‌کنند. همراه ما باشید.

در پس‌زمینه وابستگی اصولا ترس زیادی نهفته است. فانتزی‌های بسیاری درباره توانایی یا جایگاه فرد در دنیا وجود دارد. افراد بدون هیچ دلیل خاصی احساس می‌کنند اگر بندهای عاطفی خود را بگسلند، حتما دچار مشکلات و خطرات زیادی خواهند شد. این نوع وابستگی کاملا مشابه وابستگی به مواد اعتیادآور است؛ به همین دلیل در دسته‌بندی سندرم استرس قرار می‌گیرد. وقتی مدتی کوتاه بندهای عاطفی ضعیف شود یا از بین برود، فرد احساس اضطراب و نگرانی می‌کند. در این مرحله، او احساس می‌کند نمی‌تواند وجود خودش را بدون آن بند عاطفی تحمل کند. هرکسی تابه‌حال از این موضوع آزرده شده باشد، باید بداند که رنج خیلی زیادی را تحمل کرده است.

در ادامه انواع وابستگی عاطفی و اثر آن بر زندگی افراد را می‌خوانید:

انواع وابستگی عاطفی

۱. وابستگی عاطفی به خانواده

وابستگی عاطفی به خانواده یکی از انواع دشوار وابستگی ازنظر غلبه بر آن است. این موضوع اغلب به ساختار خانواده مرتبط است که در آن، والدین از تنش و اضطراب زیادی رنج می‌برند و آن را به فرزندان نیز منتقل می‌کنند. به‌این‌ترتیب بچه‌ها با ترس بسیاری نسبت به دنیای اطراف تربیت می‌شوند. از دید آنها، هرچیز خارجی خطر محسوب می‌شود و خانواده پناهگاه است.

افرادی که درگیر این نوع وابستگی عاطفی‌اند، درواقع حمایتی را که از خانواده دریافت می‌کنند، بیش از اندازه بزرگ جلوه می‌دهند. اعضای این خانواده‌ها روابط عاطفی قوی و همبستگی زیادی دارند؛ اما رفتارهای دیوانه‌واری نیز نشان می‌دهند؛ مثل این ایده که خطر همیشه در کمین است و هرچه از آن دورتر باشیم، بهتر است.

در این نوع خانواده‌ها، اعتماد به نفس اصلا تقویت نمی‌شود. نتیجه آن، این باور است که فرد از رویارویی با چالش‌های بزرگ ناتوان خواهد بود. در این مواقع، خانواده مانند حبابی عمل می‌کند که علاوه بر اینکه پناهگاه است، زندان نیز محسوب می‌شود. این روشی اشتباه برای مقابله با استرس است و به نیاز رشد و استقلال فرزندان هم پاسخ درستی نمی‌دهد.

۲. وابستگی عاطفی زوج‌ها

وابستگی عاطفی زوجین جزو انواع شایع‌ و بسیار آسیب‌رسان وابستگی عاطفی است. این وابستگی از باوری اشتباه ناشی می‌شود که فرض می‌کند زن و شوهر به زندگی‌ خود معنی می‌بخشند و از یکدیگر دربرابر تنهایی وحشتناک محافظت می‌کنند؛ چون زن و مرد خودشان را محور زندگی می‌دانند.

 

این نوع وابستگی در افرادی ایجاد می‌شود که بسیار احساس ناامنی می‌کنند. آنها درباره توانایی خود شک دارند. درواقع تصور می‌کنند خیلی بی‌پناه‌اند. آنها برای ادامه زندگی نیازمند حمایت‌اند و این حمایت را از شریک زندگی خود انتظار دارند. درواقع فردِ مقابل در زندگی به سپری دفاعی دربرابر رنج و ترس تبدیل می‌شود؛ به همین دلیل است که وابستگی شدیدی ایجاد می‌شود.

ممکن است در ابتدا این وابستگی عاطفی خوب به نظر برسد؛ اما دیر یا زود باعث رنجش‌های بسیار خواهد شد. فرد وابسته بسیار وحشت دارد که مبادا شریک زندگی‌اش را از دست بدهد و این احساس موجب می‌شود رفتارهای زیان‌باری مرتکب شود؛ مانند حسادت بیش‌ازحد یا اطاعت بی‌چون‌وچرا. به‌این‌ترتیب وابستگی، به‌جای تحکیم رابطه، آن را ویران می‌کند.

۳. وابستگی عاطفی به محیط اجتماعی

دلیل اصلی بروز وابستگی عاطفی به محیط اجتماعی نیاز بیش‌ازحد به تأییدشدن و شناخته‌شدن در هر محیطی است. اگر نشانه‌های کافی از قدرشناسی حقیقی و مقبولیت وجود نداشته باشد، فرد به‌شدت احساس ترس می‌کند. در این مواقع، فرد هر کاری که لازم بداند، انجام می‌دهد تا این خلأ روانی را پر کند؛ چون وقتی احساساتش جریحه‌دار می‌شود، گویی بدترین اتفاق ممکن رخ داده است.

فرد برای به‌دست‌آوردن تأیید جمع ممکن است به چاپلوسی روی آورد یا به‌کلی نامرئی شود. در قدم اول، فرد وابسته احساس می‌کند مجبور است دیگران را حتی بیش از خودش راضی نگه دارد. این افراد حاضرند هرچیزی را فدا کنند؛ اما با عدم تأیید یا مخالفت دیگران مواجه نشوند. در قدم دوم، فرد حتی حاضر می‌شود از عقاید خودش صرف‌نظر کند تا تنش جمع را از بین ببرد. در هر دو مورد، موقعیت بسیار ویرانگر است.

***

در هر سه نمونه وابستگی عاطفی به خانواده، شریک زندگی و محیط اجتماعی، نداشتن اعتمادبه‌نفس بیشترین نقش را ایفا می‌کند. نکته دیگر، ناآگاهی افراد از میزان توانایی‌ خود در انجام‌دادن امور است. این فکر در ذهن این افراد شکل می‌گیرد که ارزش زیادی ندارند و به‌تنهایی نمی‌توانند به زندگی ادامه دهند.

همه این عقاید اشتباه به ترس و نگرانی تبدیل می‌شوند. بهترین راه غلبه بر ترس هایی که در زندگی تجربه می‌کنید، رویارویی با آنها است. شاید فقط لازم باشد اولین قدم را بردارید. خطر کنید و از منطقه امن خود خارج شوید. اعتماد‌به‌نفس یک‌شبه ساخته نمی‌شود؛ اما یک نکته، حتمی است: اگر سعی کنید اعتمادبه‌نفستان را به‌دور از وابستگی‌ها بسازید، بسیار پایدارتر خواهد بود.

راه‌های غلبه بر انواع وابستگی عاطفی

وابستگی عاطفی و عشق به یکدیگر شبیه‌اند. اینکه روی افرادی که برایتان اهمیت دارند سرمایه‌گذاری عاطفی کنید، امری معمول است؛ اما اگر به مرحله‌ای برسید که احساس کنید بدون یک شریک رمانتیک، یک عضو خانواده یا یک دوست نمی‌توانید خوش‌حال باشید، درواقع از عشق عبور کرده و به وابستگی عاطفی وارد شده‌اید. وابستگی عاطفی هم برای شما و هم برای روابطتان سخت خواهد بود؛ اما نگران نباشید! راه‌های فراوانی برای غلبه بر این احساس وجود دارد که در ادامه شرح خواهیم داد.

روش اول: الگوهای وابستگی عاطفی را بشکنید

۱. ترس‌هایتان را شناسایی کنید

اغلب مواقع ریشه نیازمندی و وابستگی در ترس است. تصور کنید اگر فردی که به او وابسته‌اید ترکتان کند، چه احساسی به شما دست خواهد داد؟ از خودتان بپرسید دراین‌صورت چه چیزهایی شما را می‌ترساند؛ مثلا اگر به فردی که در حال آشنایی برای ازدواج هستید وابسته شده‌اید، ممکن است ترس دوست‌داشته‌نشدن را تجربه کنید.

۲. به‌تنهایی وقت بگذرانید

زمانی پیدا کنید و مطمئن باشید کسی مزاحمتان نخواهد شد و مدتی تنها بنشینید. توجه کنید که در این تنهایی، ذهنتان به کجا می‌رود و چه تمایلاتی دارد. ممکن است به عادت‌ها و الگوهایی برسید که قبلا اصلا از آنها باخبر نبوده‌اید. وقتی این تمرین را انجام می‌دهید، حواس خودتان را با بررسی تلفن همراه یا مرتب‌کردن اتاق پرت نکنید. تمام تمرکز خود را روی خودآزمایی بگذارید، حتی اگر سخت به نظر برسد.

۳. حس هویت خود را تقویت کنید

به این فکر کنید که وقتی مجبور نیستید دیگران را راضی نگه ‌دارید، درواقع چه کسی هستید؟ ارزش‌های اساسی خود، چیزهایی که می‌خواهید به آنها دست یابید و خصوصیات اخلاقی‌تان را شناسایی کنید. سعی کنید به یک خود درونی برسید که برای تأیید به دیگران نیازی ندارد. اگر بینش دقیقی از هویت خود ندارید، بهتر است از منطقه امن خود خارج شوید و چیزهای جدید را تجربه کنید. بررسی کنید چه فعالیت‌ها، افراد و ایده‌هایی با روحیه‌تان هماهنگ‌اند.

۴. از کنترل‌کردن دیگران خودداری کنید

وقتی بیش از اندازه به فردی وابستگی عاطفی داشته باشید، درنهایت سعی خواهید کرد او را کنترل کنید و اگر موفق نشوید، احساس بدبختی خواهید کرد. قبول کنید که اطرافیانتان هم حق دارند افکار، احساسات و انتخاب‌های خودشان را داشته باشند و نباید حتما شما را دخالت دهند. سعی کنید انرژی‌تان را برای کنترل‌کردن افکار و انتخاب‌های خودتان صرف کنید.

برای مثال، هنگامی که دوستتان می‌خواهد با دیگران وقت بگذراند و شما احساس حسادت می‌کنید، نباید این احساس بد را به آنها منتقل کنید؛ بلکه باید نفسی عمیق بکشید و به خودتان یادآوری کنید که افراد حق دارند دوستان زیادی داشته باشند و به این فکر کنید که در اوقات فراغت خود چه کارهای دیگری می‌توانید انجام دهید.

۵. برای شکستن الگوها کمک بگیرید

اگر احساس می‌کنید در چرخه‌ای از وابستگی عاطفی گیر کرده‌اید و نمی‌توانید به‌تنهایی از آن خارج شوید، از کمک‌گرفتن نترسید. با دوستی صمیمی یا مشاوری صحبت کنید.

روش دوم: به سلامت عاطفی برسید

۱. مسئولیت احساساتتان را بپذیرید

بپذیرید که کنارآمدن با احساساتتان وظیفه شخص شماست و نه هیچ‌کس دیگر. درک کنید که وقتی به‌شدت درگیر احساساتتان هستید، این احساسات هویت شما را تعریف نمی‌کنند یا رفتارتان را کنترل نمی‌کنند؛ مثلا نباید از دیگران توقع داشته باشید وقتی روز سختی داشته‌اید یا حال خوبی ندارید، کارهایشان را به‌خاطر شما متوقف کنند؛ بلکه باید راهی بیابید تا بدون کمک دیگران با احساسات منفی خود مقابله کنید. همچنین اگر می‌توانید، قبل از مراجعه به یک دوست سعی کنید خودتان به حال خوب برسید.

۲. تلاش کنید با نیازهای خودتان روبه‌رو شوید

وقتی احساس بدی دارید، به راه‌های سالمی فکر کنید که ممکن است حالتان را خوب کند. به پیاده روی بروید یا شروع به نوشتن در دفترچه‌ای کنید. مراقب باشید یک وابستگی را جایگزین دیگری نکنید؛ مثلا اگر اضطراب دارید، نباید برای بهبود آن به مصرف الکل روی بیاورید. اگر دیدید به‌دلایل عاطفی به الکل یا چیزهای زیان‌آور دیگر پناه برده‌اید، باید حتما به دکتر مراجعه کنید.

۳. اعتمادبه‌نفستان را تقویت کنید

وقتی درباره خودتان احساس خوبی داشته باشید، کمتر به افراد دیگر برای گرفتن توجه و تأیید وابسته خواهید شد. چیزهایی را که درباره خودتان دوست دارید، به خاطر آورید و اغلب اوقات توانایی‌هایتان را به خودتان یادآوری کنید. با کارهای جدید و کمک به دیگران سعی کنید اعتمادبه‌نفستان را افزایش دهید.

صحبت‌کردن با خود بخش بزرگی از اعتمادبه‌نفس است. به‌جای انتقادکردن از خودتان، بهتر است با لحنی دوستانه و به‌کار بردن جملات انگیزشی با خودتان حرف بزنید؛ مثلا بگویید: من حتما می‌توانم این کار را انجام دهم. من انسان توانمندی هستم. من مسئول سرنوشت خودم هستم. هر اتفاقی بیفتد، من بهترین کار را انجام خواهم داد.

۴. محدودیت‌های دیگران را بپذیرید

در دیگر افراد به‌دنبال ویژگی‌های خوب بگردید و سعی کنید توقعاتی منطقی از آنها داشته باشید. اگر کسی ناامیدتان کرد، دچار عصبانیت نشوید. به خودتان یادآوری کنید که هرکسی نقاط ضعف و قوت مخصوص به خودش را دارد. هیچ‌کس بی‌نقص نیست. اگر دوستی برنامه شما را فراموش کرد، به او سخت نگیرید، به‌خصوص وقتی اولین بارَش باشد؛ چون همه حق دارند اشتباه کنند.

روش سوم: امن زندگی کنید

۱. بدانید چه می‌خواهید

از خودتان بپرسید چه سبک زندگی را می‌خواهید و برای رسیدن به آن برنامه ریزی کنید. به‌جای راضی‌کردن دیگران سعی کنید به هدف ها و ارزش‌های خودتان اولویت بدهید. کامیابی را با گرفتن توجه زیاد از افرادی که به آنها وابسته‌اید، اشتباه نگیرید. به این فکر کنید که اگر این افراد در زندگی‌تان نباشند، چه چیزی خوش‌حالتان خواهد کرد. به‌جای انجام‌دادن توقعات دیگران، اهداف خودتان را بسازید و دنبال کنید.

۲. مسئولیت برنامه‌هایتان را بپذیرید

برنامه‌های خود را براساس نیازها و آرزوهایتان بچینید. برای خودتان و فعالیت‌های موردعلاقه‌تان، مثل دیدن دوستان یا رفتن به سینما، وقت بگذارید. اجازه ندهید برنامه‌های دیگران به زندگی شما تحمیل شود؛ مثلا اگر فردی که به او وابسته‌اید به دیدن خانواده‌اش می‌رود، به‌جای ناراحت‌شدن فکر کنید چطور می‌توانید از وقت آزاد‌ خود لذت ببرید.

۳. دایره اجتماعی خود را گسترش دهید

با وقت‌گذرانی با افراد بسیار از وابسته‌شدن به فردی خاص جلوگیری کنید. سعی کنید همیشه با خانواده در ارتباط باشید و مرتب به دیدن دوستانتان بروید. اگر دایره اجتماعی‌تان کوچک است، می‌توانید در محل کار یا کلوپ‌های اجتماعی با افراد جدیدی آشنا شوید.

۴. به دیگران بخشش کنید

وقتی به دیگران کمک کنید، دیگر احساس وابستگی نخواهید کرد. وقتی دوستان یا خانواده به کمک احتیاج دارند، حاضر باشید یا کارهای داوطلبانه انجام دهید. فقط برای نفس کمک‌کردن به افراد کمک کنید. اگر در قبال کمک توقع چیزی دارید، یعنی همچنان وابسته‌اید.

۵. روی اهداف خودتان تمرکز کنید

اگر احساس کردید بیش از اندازه روی دیگران تمرکز کرده‌اید، وقت آن است که به عقب برگردید و روی اهداف خودتان تمرکز کنید. این کار می‌تواند انجام‌دادن کاری ساده مثل رنگ‌کردن دیوار اتاقتان باشد یا پیگیری هدفی بزرگ مثل شرکت در آزمون دانشگاه.

۶. وابستگی متقابل ایجاد کنید

وابستگی سالم نیست؛ اما انزوای عاطفی هم خوب نیست. وقتی از شر عادت‌های قبلی خلاص شدید، به‌دنبال افرادی بگردید تا با آنها روابط عاطفی سالم برقرار کنید. روابط فرهنگی مبتنی بر احترام متقابل، صداقت و همدلی، نیازمندی نیست

 

 

 



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 265
برچسب ها :

تاريخ : | | نویسنده : سحر |

تکنولوژی برای افراد پرمشغله، شمشیری دولبه است. از یک سو گوشی‌های هوشمند و رسانه های اجتماعی موجب شده‌اند که بدون اینکه حتی متوجه شویم، هر روز ساعت‌ها وقت خود را هدر بدهیم؛ از سوی دیگر هر روز نرم‌افزار جدیدی منتشر می‌شود که برای نظم‌وترتیب دادن به برنامهٔ زمانی ما طراحی شده است. استفاده از برنامه‌ای مؤثر و کارآمد فواید زیادی دارد، مانند افزایش بهره وری، راحتی و آسودگی خیال. بهره گرفتن از تکنولوژی برای کنترل و بهینه کردن برنامهٔ زمانی، قابلیت وسوسه‌انگیزی است که نمی‌توانیم از آن چشم‌پوشی کنیم. بنابراین در این مقاله چند مورد از قابلیت‌های تکنولوژی را معرفی می‌کنیم که می‌توانید برای کنترل و بهینه‌سازی برنامه زمانی‌تان به کار بگیرید. با ما همراه باشید.

 

«استفاده از تکنولوژی برای بهینه‌سازی برنامهٔ زمانی» یعنی حوزه‌هایی را که به توجه نیاز دارند، شناسایی کنیم و سپس به آن حوزه‌ها بپردازیم. گرچه صدها برنامه ارائه شده است که سازندگان آنها ادعا می‌کنند برنامه زمانی شما را کنترل می‌کنند، ولی هیچ‌کدام از این برنامه‌ها به‌تنهایی نمی‌تواند تمام نیازهای شما را برآورده کند. در واقع استفاده از نرم‌افزارِ اشتباه، بیشتر مضر است تا مفید. بنابراین انتخاب نرم‌افزار مناسب اهمیت زیادی دارد، نرم‌افزاری که از قابلیت‌های مفید و ویژه‌ای برخوردار باشد، مانند:

 

۱. مدیریت تقویم

برنامه های مدیریت تقویم برای بهینه کردن و مدیریت برنامه زمانی

یکی از راه‌های استفاده از تکنولوژی این است که اجازه دهیم مسئولیت کامل برنامه زمانی ما را در دست بگیرد. برنامه‌های متمرکز بر مدیریت تقویم، برنامهٔ زمانی را در طرح‌هایی نمایش می‌دهند که به‌سادگی قابل‌فهم هستند. همچنین، از بیش از حد سنگین شدنِ برنامهٔ کاری‌تان جلوگیری می‌کنند. این ویژگی‌ها کمک بسیار زیادی به ما می‌کند. ولی تقویمی به‌هم‌ریخته و درهم‌برهم موجب می‌شود که به‌آسانی قرار ملاقات‌های خود را از دست بدهیم و برنامه زمانی ما را به هم می‌ریزد.

برنامهٔ مدیریت تقویم صرفا حساب برنامه زمانی ما را نگه نمی‌دارد؛ همین کار را برای اطرافیان ما نیز انجام می‌دهد. برنامه‌های تقویم پویایی وجود دارند که در آنها کاربر می‌تواند برنامهٔ زمانی خود را با دیگران نیز به اشتراک بگذارد. این نرم‌افزارها برنامه ریزی برای جلسات و رویدادها را به‌طور قابل‌توجهی ساده‌تر می‌کنند؛ همچنین، مانع از هدر دادن زمان برای یافتن بازهٔ زمانی و فرجه‌ای می‌شوند که در آن همه بتوانند در جلسه یا رویداد شما شرکت کنند. برای استفاده از تکنولوژی به‌منظور نظم‌وترتیب دادن به برنامهٔ زمانی‌تان، ابتدا باید نرم‌فزار مناسب را برای برنامه‌تان پیدا کنید.

۲. تجزیه‌وتحلیل زمان

فهمیدن اینکه دقیقا چقدر زمان را برای انجام فعالیت‌های مختلف در طول روز صرف می‌کنید، کار دشواری است. کارکنان به‌طور میانگین، ٪۲۸ زمان خود را صرف وقفه‌های ناخواستهٔ میان کارهای‌شان می‌کنند. ما نمی‌توانیم دقیقا بفهمیم که چگونه می‌توانیم از هدر رفتن زمان به‌دلیل این وقفه‌ها جلوگیری کنیم. یکی از بهترین راه‌ها برای اینکه بیشترین بهره را از برنامهٔ زمانی خود ببریم این است که زمان خود را به کوچک‌ترین قسمت‌های ممکن تقسیم کنیم؛ سپس به این مسئله توجه کنیم که چطور هر یک دقیقه از روز خود را سپری می‌کنیم. استفاده از نرم‌افزاری که نحوهٔ سپری کردن زمان را تجزیه‌وتحلیل می‌کند، گام مهمی در جهت متعادل و بهینه کردن برنامهٔ زمانی ما است.

در بعضی از برنامه‌های تقویم، نرم‌افزارهای تجزیه‌وتحلیل زمان نیز تعبیه شده است. بعضی از پلت‌فرم‌ها نیز به‌طور کامل به تجزیه‌وتحلیل زمان اختصاص یافته‌اند. وقتی حس کردید برنامه زمانی‌تان کارایی لازم را ندارد، توجه کنید که کدام قسمت‌های برنامهٔ شما مشکل دارد و باید اصلاح شود. آیا مدت‌زمانی که در جلسات سپری می‌کنید، واقعا مفید و سودمند است؟ تماس‌ها چطور؟ درک اینکه هم‌اکنون چطور از زمان خود استفاده می‌کنید، کلید استفادهٔ بهینه‌تر از زمان در آینده است.

۳. کمک به برگزاری جلساتی پویا

استفاده از تکنولوژی ویدئو کنفرانس برای برقراری ارتباط به صورت دیجیتالی

جلساتْ بخش مهمی از ساعت‌های کاری شرکت‌ها را تشکیل می‌دهند. ولی ساختار بیش از حد سنتی آنها جنبه‌های منفی قابل‌توجهی دارد. مدیران تجاری بیش از دو‌سوم جلسات را کاملا ناموفق می‌دانند. وقتی افراد دربارۀ تکنولوژی جلسات صحبت می‌کنند، معمولا منظورشان تکنولوژی ویدئوکنفرانس است. تکنولوژی ویدئوکنفرانس ابزار مهمی برای حفظ ارتباط به‌شکل دیجیتالی است. درست است که ابزارهای ارتباطی برای برقراری ارتباط با مشتریان، پیمانکاران و کارکنان غیرحضوری که از راه دور کار می‌کنند، ارزشمند هستند، ولی استفاده از این ابزارها تنها روش دیجیتالی موجود برای بهبود جلسات نیست.

ابزارهای ساده‌ای مانند نظرسنجی‌های آنلاینِ ناشناس تأثیر زیادی در ایجاد حسّ شنیده شدن صدای کارکنان در طول جلسات دارند. ابزارهای جامع‌تر و کامل‌تری مانند «بورد جلسات گروهی ترلو» (Trello’s Team Meetings Board) نیز همین هدف را دنبال می‌کنند. این ابزارها موجب می‌شوند که جلسات از پایین به بالا اداره شوند، نه از بالا به پایین. در جلساتی که به‌صورت پویا اداره می‌شوند، تمام موضوعات مرتبط پوشش داده می‌شود و تا جای ممکن از هدر رفتن زمان جلوگیری می‌شود.

 

۴. اتوماسیون در مقیاس کوچک

آیا می‌دانید که یکی از بزرگ‌ترین عوامل هدر رفتن زمان چیست؟ انجام کارهای کوچک و پیش‌پاافتاده‌ای که جزء جدانشدنی مشاغل اداری‌اند: کارهایی مانند چک کردن ایمیل‌ها، چاپ کردن اسناد، ویرایش کردن و ذخیره کردن فایل‌ها. بسیاری از این کارها اجتناب‌ناپذیر هستند. بنابراین خودکار کردن آنها تنها راه حذف این کارها از برنامه زمانی ما است.

ابزارهای اتوماسیون اداری مانند Zapier یا IFTTT شما را از انجام کارهای کوچک بی‌نیاز می‌کنند. با ایجاد برنامه‌های ساده‌ای که کارهای تکراری و پیش‌پاافتاده را انجام می‌دهند، برای انجام کارهای مهم‌تر زمان کافی خواهیم داشت. خلوت کردن برنامهٔ زمانی فقط به این معنی نیست که فواصل زمانی بزرگی را خالی کنیم؛ شامل افزایش دادن زمان‌های کوتاه آزاد نیز می‌شود.

۵. تنظیم استراحت‌ها و وقفه‌های هوشمندانه

استفاده از برنامه هایی برای تنظیم زمان های استراحت در محل کار

استراحت کردن و وقفه در کار نقش مهمی در بالا نگهداشتن بهره وری دارد. ولی با این حال یک‌سوم کارکنان در آمریکا حتی برای زمان ناهار نیز به خود استراحت نمی‌دهند. پژوهش‌ها نشان داده است که بهره‌وری کارکنان زمانی به بالاترین سطح خود می‌رسد که کارکنان در فواصل زمانی ۹۰ دقیقه‌ای کار کنند و میان این فواصل زمانی، مدتی استراحت کنند.

برنامه‌های فراوانی که روی کاهش استرس تمرکز دارند، به شما یادآوری می‌کنند چه زمانی وقت استراحت است و در طول این زمان‌ها چه کارهایی را انجام بدهید. وقتی در طول روز چند زمان استراحت داشته باشیم و در این زمان‌ها کارهای مفیدی مانند قدم زدن، مطالعهٔ کتاب یا حتی مدیتیشن انجام بدهیم، بهره‌وری ما به‌میزان قابل‌توجهی افزایش می‌یابد. با استفاده کردن از زمان‌های استراحت برای افزایش بهره‌وری می‌توانید کارهای بیشتری را انجام بدهید و به تمام کارهایی که برنامه‌ریزی کرده‌اید، برسید.

تکنولوژی بسیار ارزشمند است و نباید آن را کنار بگذاریم. باید از تکنولوژی به‌شکلی استفاده کنیم که مفید باشد. برنامه‌های افزایش بهره‌وری می‌توانند تأثیر بسیار زیادی بر روز کاری ما ایجاد کنند، بدون اینکه نیاز باشد کار خاصی انجام دهیم و برای بهبود بهره‌وری خود تلاش زیادی کنیم. در سال ۲۰۱۹ دیگر مجبور نیستیم برنامهٔ آشفته و درهمی داشته باشیم، چون استفاده از تکنولوژی مناسب به ما کمک می‌کند که به برنامهٔ خود نظم‌وترتیبی بدهیم.

 



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 254
برچسب ها :

تاريخ : | | نویسنده : سحر |

دلایل استفاده از دیجیتال مارکتینگ در توسعه کسب‌وکار با به‌کارگیری آینده پژوهی

آینده پژوهی و دیجیتال مارکتینگ دو مفهوم کلیدی و بسیار مهم در دنیای کسب‌وکار امروزی هستند. در علم آینده پژوهی به‌طور کلی، شرایط احتمالیِ آینده پیش‌بینی می‌شود و تخمینی نسبی درباره آن زده می‌شود (که آینده کسب‌وکار و عرصه دیجیتال مارکتینگ را هم در بر می‌گیرد)؛ در دیجیتال مارکتینگ هم با استفاده از اینترنت و دستگاه‌های الکترونیکی، خدمات و محصولات را به مشتریان و مخاطبان هدف معرفی می‌کنند. در ادامه مطلب حاضر، جزئیات و اطلاعات بیشتری درباره این دو مفهوم در اختیارتان خواهیم گذاشت، از نقش و اهمیت آنها در دنیای کسب‌وکار امروزی خواهیم گفت و در پایان، دلایلی را برخواهیم شمرد که نقش استفاده از دیجیتال مارکتینگ در توسعه کسب‌وکار را پررنگ و مهم می‌کنند. همراه ما باشید.

 

آینده پژوهی چیست و چه نقشی در توسعه کسب‌وکارها دارد؟

آینده پژوهی از شاخه‌های علوم اجتماعی است. هدف اصلی از آینده پژوهی در دنیای کسب‌وکار شناسایی ترندهای (Trend) رایج در آینده است. به عبارت دیگر، با به‌کارگیری دانش آینده پژوهی سعی می‌کنند متوجه شوند که دنیای کسب‌وکار به چه سمت و سویی پیش می‌رود و در آینده، بیشتر از کدام فناوری‌ها و تکنولوژی‌ها برای گسترش و توسعه کسب‌وکارها، بازاریابی و فعالیت‌های مرتبط با دیجیتال مارکتینگ استفاده خواهد شد. این کار را با بررسی ترندهای رایج در گذشته و امروز در دنیای کسب‌وکار انجام می‌دهند و با استفاده از دانشی که به دست می‌آورند، به‌طور نسبی، آینده فعالیت‌ها در کسب‌وکارها را پیش‌بینی می‌کنند.

نقش آینده پژوهی برای توسعه کسب‌وکارها بسیار مهم و حیاتی است؛ چراکه با به‌کارگیری دانش حاصل‌شده از آینده پژوهی کسب و کار، سیاست‌های کاری شرکت‌ها و مسیری که قرار است برای رسیدن به پیشرفت و توسعه کاری طی کنند مشخص می‌شود.

چرا شرکت‌ها برای توسعه و دوام در آینده نیازمند صرف وقت و هزینه در حوزه دیجیتال مارکتینگ هستند؟

اگر آشنایی چندانی با دنیای کسب‌وکار و دیجیتال مارکتینگ ندارید، ابتدا باید بدانید که دیجیتال مارکتینگ یعنی چه. به بیان ساده، دیجیتال مارکتینگ به هر نوع فعالیت بازاریابی‌ای اشاره دارد که با استفاده از اینترنت و دستگاهی الکترونیکی صورت می‌گیرد. در واقع تمامی فعالیت‌های بازاریابی که در فضای مجازی و اینترنت صورت می‌گیرند، زیرمجموعه دیجیتال مارکتینگ و جزء آن خواهند بود: فعالیت‌هایی مثل بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی، بازاریابی محتوا، ایمیل مارکتینگ و سئو.

دیجیتال مارکتینگ از چند سال گذشته تا به امروز گسترش و رشد چشمگیری داشته است و دلیل آن هم بسیار ساده است: تمامی دنیا امروزه متکی بر اینترنت است و بخش عمده فعالیت‌های کاری و شخصی با استفاده از آن پیش می‌رود. بنا به برخی تخمین‌ها، بیشتر مردم دست‌کم حدود ۲۴ ساعت از وقتشان در هفته را صرف استفاده از اینترنت می‌کنند (معمولا هم با موبایل هوشمند). نمی‌توان انکار کرد که روزبه‌روز به تعداد کاربران اینترنت افزوده می‌شود. پس اگر صاحب کسب‌وکار هستید و قصد پیشرفت و موفقیت دارید، حتما باید به این کاربران توجه کنید و از این فرصت کمال استفاده را ببرید.

در حال حاضر، تمامی شرکت‌ها و کسب‌وکارها، فارغ از اندازه شرکت‌شان و میزان سرمایه‌ای که در اختیار دارند، ملزم به صرف وقت و هزینه در حوزه دیجیتال مارکتینگ هستند، البته اگر بخواهند میان رقیبانشان حرفی برای گفتن داشته باشند و چشم‌انداز روشن‌تری از آینده پیش رو داشته باشند. نظر به اهمیت دیجیتال مارکتینگ در دنیای کسب‌وکار، متخصصان آینده پژوهی بیشتر انرژی خود را صرف شناسایی ترندهای رایج در آیندهٔ دیجیتال مارکتینگ می‌کنند تا به‌این‌صورت، بتوانند زمینه‌ساز موفقیت کسب‌وکارها شوند و به سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌های آنها جهت بدهند.

دلایل متعددی هستند که نقش استفاده از دیجیتال مارکتینگ در توسعه کسب‌وکار را مهم و حیاتی می‌کنند. در بخش‌های بعدی مطلب به شما خواهیم گفت که این دلایل کدام‌اند.

آینده پژوهی چطور به شناسایی روش‌های مناسب فعالیت در حوزه دیجیتال مارکتینگ کمک می‌کند؟

پیش‌تر اشاره کردیم که هدف اصلی در آینده پژوهی، شناسایی ترندهای رایج در آینده دیجیتال مارکتینگ و جهت‌دهی به سیاست‌های کسب‌وکارها بر اساس دانش حاصل‌شده از این بررسی‌ها است؛ بنابراین، آینده پژوهی نقش مهمی در فعالیت‌های مرتبط با تحقیق و توسعه کسب و کار دارد. برای آنکه درک بهتری از موضوع پیدا کنید، در این بخش از مطلب به شما خواهیم گفت که چطور با به‌کارگیری علم آینده پژوهی، ترندهای احتمالی رایج در آینده دنیای دیجیتال مارکتینگ را شناسایی می‌کنند

 

فناوری‌های تقریبا نوظهوری مثل هوش مصنوعی، عینک‌های واقعیت مجازی و دستگاه‌های پرینتر سه‌بعدی ازجمله مواردی هستند که در علم آینده پژوهی اهمیت زیادی به آنها داده می‌شود. متخصصان علم آینده پژوهی بر این باورند که کسب‌وکارها در آینده از این فناوری‌ها بیشتر استفاده خواهند کرد؛ مثلا پروسه‌های کاریِ تکراری روزمره در آینده احتمالا با استفاده از هوش مصنوعی صورت خواهد گرفت تا وقت و انرژی نیروی انسانی صرف کارهای مهم‌تر شود.

احتمال آن وجود دارد که در آینده، دیگر نیازی به حضور فیزیکی مشتری‌ها نباشد و با استفاده از عینک‌های واقعیت مجازی، محصولات یا خدمات کسب‌وکار به آنها نمایش داده شود. دستگاه‌های پرینتر سه‌بعدی هم احتمالا در آینده دنیای دیجیتال مارکتینگ نقش پررنگی خواهند داشت و مشتری‌ها خواهند توانست با استفاده از این پرینترها مدل‌های سه‌بعدی از محصولات شرکت موردنظرشان را در خانه برای خودشان پرینت بگیرند و ببینند.

این ارزیابی‌ها صرفا بخشی از دستاوردهای متخصصان علم آینده پژوهی است. دانش حاصل‌شده از فعالیت‌های این متخصصان، به سیاست‌های کاری و برنامه‌ریزی‌های کسب‌وکارها جهت خواهد داد.

چرا باید برای توسعه کسب‌وکارمان از دیجیتال مارکتینگ استفاده کنیم؟

حالا می‌دانیم که آینده کسب‌وکارها تا حد زیادی وابسته به توسعه نقش تکنولوژی و استفاده از ابزارهای دیجیتال است. اما اگر هنوز به اندازه کافی توجیه نشده‌اید،‌ توصیه می‌کنیم تا انتهای مطلب همراه ما باشید. در ادامه، دلایل اهمیت استفاده از دیجیتال مارکتینگ در توسعه کسب‌وکار را برخواهیم شمرد.

۱. فرقی ندارد ابعاد کسب‌وکارتان چقدر است؛ دیجیتال مارکتینگ کسب‌وکارتان را رونق می‌دهد

شاید کسب‌وکاری کوچک به راه انداخته باشید و در حال حاضر، وقت، سرمایه و نیروی انسانی آن‌چنان زیادی در اختیار نداشته باشید. ایرادی ندارد؛ حتی در این شرایط هم می‌توانید از دیجیتال مارکتینگ استفاده کنید و از مزایای آن برای کسب‌وکارتان بهره‌مند شوید. تمامی آنچه نیاز دارید دسترسی به اینترنت، یک دستگاه الکترونیکی و برنامه‌ریزی مشخص برای فعالیت‌های دیجیتال مارکتینگ است.

با برنامه‌ریزی درست و اصولی در دیجیتال مارکتینگ می‌توانید کسب‌وکار کوچکتان را رونق دهید و در میان رقیب‌های پرآوازه خود، حرفی برای گفتن داشته باشید: هدفی که با استفاده از روش‌های سنتی بازاریابی به هیچ وجه برایتان محقق نخواهد شد. اما فراموش نکنید که برنامه‌ریزی، مشخص‌کردن روند فعالیت‌ها و صرف وقت کافی، اهمیت زیادی دارد و تعیین‌کننده موفقیت یا عدم موفقیت شما در این مسیر است.

۲. هزینه فعالیت‌ها در دیجیتال مارکتینگ کمتر و به‌صرفه‌تر است

با استفاده از دیجیتال مارکتینگ، نه‌تنها در وقت‌تان صرفه‌جویی خواهید کرد و نیازتان به نیروی انسانی کمتر خواهد شد، بلکه از لحاظ هزینه‌ها هم بار سبک‌تری به دوش خواهید کشید. در دیجیتال مارکتینگ، همان‌طور که پیش‌تر هم اشاره شد، تنها به دستگاهی الکترونیکی و اینترنت نیاز دارید و اگر دانش انجام کار را داشته باشید، می‌توانید بلافاصله کارتان را شروع کنید. البته بد نیست اگر دست‌کم در ابتدای کار از کمک و تجربه متخصص هم بهره بگیرید. هزینه انجام این کار را مقایسه کنید با زمانی که قرار است برای کسب‌وکارتان بیلبورد یا تابلوی تبلیغاتی اجاره کنید. این مقایسه درک بسیار خوبی از صرفهٔ هزینه‌های دیجیتال مارکتینگ در مقایسه با روش‌های سنتی بازاریابی به شما خواهد داد.

۳. پیگیری‌کردن روند تغییرات نرخ تبدیل در دیجیتال مارکتینگ بسیار آسان است

دلیل دیگری که نقش استفاده از دیجیتال مارکتینگ در توسعه کسب‌وکار را پررنگ و مهم می‌کند، ساده‌بودن پیگیری روند تغییرات نرخ تبدیل و امکان بالابردن نرخ تبدیل با استفاده از آن است. در دیجیتال مارکتینگ، با تمامی برنامه‌های مختلفی که در دسترس دارید، پیگیری‌کردن روند تغییرات نرخ تبدیل برایتان به سادگی آب خوردن خواهد بود. علاوه بر آن، می‌توانید کار پیگیری را به‌طور جزئی‌تری انجام دهید و ببینید کدام بخش از فعالیت‌های دیجیتال مارکتینگ بیشترین نرخ تبدیل را برایتان داشته است و روی آنها، وقت و انرژی بیشتری بگذارید (مثلا بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی در مقایسه با ایمیل مارکتینگ).

۴. استفاده از دیجیتال مارکتینگ آسان است

دلایل اهمیت استفاده از دیجیتال مارکتینگ در توسعه کسب‌وکار - سادگی استفاده از دیجیتال مارکتینگ

دیجیتال مارکتینگ احتمالا ساده‌ترین راهکاری است که برای گسترش و توسعه کسب‌وکارتان در دسترس دارید. کافی است مراحل اولیه کار را با موفقیت پشت سر بگذارید تا نام برند و کسب‌وکارتان بر سر زبان‌ها بیفتد؛ بعد از آن همه‌چیز به‌خودی‌خود باب میل شما خواهد شد.

نباید فراموش کنید که مردم، به آنچه برای یکدیگر به اشتراک می‌گذارند، بیشتر اعتماد می‌کنند تا به تبلیغات برند‌ها. خوشبختانه، دیجیتال مارکتینگ این امکان را برای شما فراهم می‌کند، البته اگر محتوایی که برای تبلیغات‌تان به کار می‌گیرید مفید و کاربردی باشد و ارزش به‌اشتراک‌گذاری را داشته باشد.

۵. می‌توان مخاطبان و مشتریان را به‌خوبی شناسایی کرد

آخرین دلیلی که برای استفاده از دیجیتال مارکتینگ در توسعه کسب‌وکار به آن اشاره می‌کنیم، فراهم‌شدن امکان شناسایی دقیق مخاطبان و مشتریان است. چه کسانی از وب‌سایت شما بازدید می‌کنند؟ اهل کجا هستند؟ با چه دستگاهی از وب‌سایت شما دیدن می‌کنند؟ آیا محتوای شما را به اشتراک می‌گذارند؟ در دیجیتال مارکتینگ، امکان یافتن پاسخ تمامی این سؤال‌ها را خواهید داشت و با استفاده از دانش ارزشمندی که از مخاطبانتان به دست می‌آورید، می‌توانید سیاست‌های و برنامه‌های کاری‌تان را جهت‌دهی کنید.



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 255
برچسب ها :

تاريخ : | | نویسنده : سحر |

انتظارات بی جایی که نباید از دیگران داشته باشید

گاهی از دیگران توقع داریم برای ما کاری انجام دهند یا با ما رفتار خاصی داشته باشند. در بعضی مواقع این انتظار ما بجا و درست است، ولی در بسیاری از موارد انتظار بی‌جایی داریم و برآورده‌نشدن آن موجب ناامیدی و دلسردی ما می‌شود و روی روابط ما با دیگران تأثیر منفی می‌گذارد. باید بدانیم که نمی‌توانیم همه‌چیز را کنترل کنیم و از دیگران توقع داشته باشیم طبق میل و خواسته ما رفتار کنند. برای داشتن روابط بهتر باید بیاموزیم چه انتظاراتی را نباید از دیگران داشته باشیم. در ادامه، بعضی از انتظاراتی را مرور می‌کنیم که با کنارگذاشتن آنها می‌توانیم شادتر زندگی کنیم و فرد موفق‌تری باشیم.

 

۱. توقع نداشته باشید دیگران همیشه با حرف‌هایتان موافق باشند

اگر از آن دسته افرادی هستید که انتظار دارید دیگران با هر چیزی که می‌گویید موافق باشند سخت در اشتباهید. بیشترِ مردم افکار و عقاید خودشان را دارند و این انتظار که همیشه با آنچه می‌گویید موافقت کنند انتظاری بی‌جا و غیرواقعی است. می‌توانید با ارائه داده‌ها، نتایج پژوهش‌ها و حقایق برای متقاعدکردن دیگران تلاش کنید، ولی تصور نکنید آنها همیشه با شما موافقت می‌کنند یا «باید» با شما موافقت کنند.

۲. وقتی خودتان را گناهکار می‌دانید، انتظار نداشته باشید دیگران قدرتان را بدانند

نمی‌توانید انتظار داشته باشید دیگران با شما مانند فردی ارزشمند رفتار کنند، وقتی خودتان چنین رفتاری با خودتان ندارید. همه ما گاهی مرتکب اشتباه می‌شویم، با مشکلاتی روبه‌رو می‌شویم و افسوس‌ها و حسرت‌هایی داریم؛ ولی نباید خودتان را مشکل اصلی بدانید و سرزنش کنید. شما قدرت و ارادۀ تغییر زندگی‌تان را دارید؛ پس قدر خودتان را بدانید و قدرت‌ها و توانایی‌هایتان را ببینید تا بتوانید از دیگران انتظار داشته باشید که همین برخورد را با شما داشته باشند.

۳. وقتی به خودتان احترام نمی‌گذارید، از دیگران انتظار نداشته باشید به شما احترام بگذارند

احترام از درون خود ما شروع می‌شود؛ پس اگر می‌خواهید فرد محترمی باشید، باید ابتدا به خودتان احترام بگذارید؛ یعنی طوری زندگی کنید که نشان‌دهنده احترام به خود و عزت نفس شما باشد. آیا با افراد محترم نیز همان‌طور حرف می‌زنید که با خودتان حرف می‌زنید؟ رفتار شما با خودتان پایه و اساس نحوه برخورد دیگران با شما خواهد بود.

۴. وقتی خودتان نمی‌دانید چه می‌خواهید، از دیگران انتظار نداشته باشید به شما بگویند چه‌کاری انجام دهید

اگر می‌خواهید در زندگی اعتبار داشته باشید و بر اساس قطب‌نمای درونی خودتان مسیرتان را پیدا کنید، نباید از دیگران انتظار داشته باشید به شما بگویند چه می‌خواهید. میل و اشتیاق باید ابتدا در درون خود شما باشد. انفعال را کنار بگذارید و از عقاید و ایده‌هایتان پشتیبانی کنید تا بفهمید چه می‌خواهید و چرا آن را می‌خواهید. هیچ‌کس نمی‌تواند این کار را برای شما انجام دهد.

۵. از دیگران توقع نداشته باشید با شما بمانند، وقتی تمایلی به ماندن با شما ندارند

بعضی‌ها وارد زندگی‌تان می‌شوند و می‌مانند، ولی بیشترِ افراد وارد زندگی‌تان می‌شوند و می‌روند. بگذارید کسانی که دیگر نمی‌خواهند با شما باشند از شما جدا شوند و بروند. آنها که با شما می‌مانند کسانی‌اند که در روزهای خوشی و ناخوشی کنارتان هستند و در زندگی‌تان مهم و باارزش‌اند. حتی گاهی نیز کسی کنارتان نیست و باید روی پای خودتان بایستید، که البته تجربه خوشایندی نیست، ولی پایداری و قدرت را به شما می‌آموزد. گاهی یگانه پایان خوش «دل‌کندن» است.

۶. از دیگران انتظار نداشته باشید بدانند شما دقیقا به چه فکر می‌کنید

وقتی نمی‌توانید افکارتان را بیان کنید، نباید از دیگران انتظار داشته باشید بفهمند به چه‌چیزی فکر می‌کنید. درک افکار خودتان از توجه به نظر دیگران مهم‌تر است. ابتدا درمورد اینکه به چه‌چیزی فکر می‌کنید، چه حسی دارید و چه می‌خواهید با خودتان صادق باشید. سپس می‌توانید این افکار و احساسات و خواسته‌ها را به دیگران انتقال دهید و بگویید.

۷. وقتی خودتان نمی‌توانید راه‌حلی بیابید، از دیگران انتظار نداشته باشید مشکلتان را حل کنند

اشکالی ندارد که ندانیم چطور باید مشکلی را حل کنیم؛ چیزی که اشکال دارد این است که دیگران را برای ناتوانی در حل مشکلمان سرزنش کنیم. وقتی دیگران را سرزنش می‌کنیم و از آنها انتظار داریم مشکلمان را حل کنند، دیگر نمی‌توانیم توانایی‌هایمان را شکل دهیم. وقتی از دیگران انتظار داریم مشکلاتمان را حل کنند، یعنی قدرت و اختیارات خودمان را تسلیم آنها می‌کنیم.

۸. وقتی برای خودتان ارزشی قائل نیستید، از دیگران انتظار نداشته باشید به شما ارزش و بها دهند

وقتی برای خودتان ارزشی قائل نباشید و از خودتان دفاع نکنید، به‌شدت خودتان را کوچک و حقیر می‌کنید و این پیام را به دیگران می‌دهید که حتی برای خودتان نیز فرد ارزشمندی نیستید؛ پس با خودتان مانند فردی ارزشمند رفتار کنید تا دیگران نیز همین برخورد را با شما داشته باشند.

۹. وقتی نمی‌توانید خودتان را ببخشید، از دیگران انتظار نداشته باشید شما را ببخشند

اگر منتظر بخشش دیگران هستید ولی هنوز خودتان را نبخشیده‌اید، این را بدانید که این بخشش هرگز آن‌گونه که انتظار دارید اتفاق نخواهد افتاد و به شما احساس رضایت درونی نمی‌دهد. یاد بگیرید بخشیدن را از خودتان شروع کنید تا هم دیگران شما را ببخشند و هم شما به‌راحتی دیگران را ببخشید.

۱۰. همیشه از دیگران انتظار تحسین و قدردانی نداشته باشید

ممکن است دیگران شما را تحسین کنند یا نکنند. شما نمی‌توانید به تحسین و تمجید آنها وابسته باشید. اگر برای اینکه دیگران از شما قدردانی کنند و ارزش کارهای شما را بفهمند کارهای خوبی انجام می‌دهید، باید برای ناامید و دلسردشدن آمادگی داشته باشید.

وقتی کاری را برای رسیدن به رضایت درونی انجام دهید، موجب می‌شود حس بهتری پیدا کنید. هر بار که در مسیر درستی گام برمی‌دارید یا احساسی منفی را از بین می‌برید یا به دیگران مهربانی می‌کنید، خودتان را تحسین کنید و به خود تبریک بگویید. مهم نیست که دیگران چه فکری می‌کنند. چیزی که اهمیت دارد این است که خودتان درمورد خودتان چه فکری می‌کنید. با خود حرف بزنید و از حرف‌های دلگرم‌کننده‌ و انرژی‌بخش استفاده کنید. این کار باعث می‌شود نزد خودتان اعتبار بیشتری به دست بیاورید.

 

۱۱. از دیگران انتظار نداشته باشید به شما انگیزه بدهند

هیچ‌کس نمی‌تواند همیشه شما را تشویق کند. گاهی وقتی حال بدی دارید و غمگین هستید، یک دوست می‌تواند حالتان را بهتر کند؛ ولی نمی‌تواند شما را وادار کند از زندگی لذت ببرید. خود شما هستید که باید اهدافی را برای خود تعیین کنید و برای رسیدن به آنها تلاش کنید؛ پس، از دیگران انتظار نداشته باشید این کار را برای شما انجام دهند.

اهدافی که تعیین می‌کنید حتما نباید بسیار چشمگیر و خاص باشند، ولی باید شما را به جلو و به‌سمت چیزی هدایت کنند که برایتان ارزشمند است. اینکه بنشینید و منتظر باشید انگیزه خودش به سراغتان بیاید کاری عبث و بیهوده است. به‌دنبال چیزی باشید که موجب می‌شود از جایتان بلند شوید و به خودتان تکانی بدهید. در خودتان انگیزه و اشتیاق ایجاد کنید و ذهنتان را درگیر چیزی غیر از خودتان کنید.

۱۲. از دیگران انتظار نداشته باشید شما را کاملا درک کنند

هیچ‌کس مانند شما تربیت نشده، جای شما نبوده و به‌جای شما زندگی نکرده است. تجربه‌هایی که نگرش فعلی‌تان درمورد زندگی را شکل داده‌اند با تجربه‌های هر فرد دیگری که روی زمین زندگی می‌کند کاملا متفاوت است؛ بنابراین از کسی انتظار نداشته باشید شما را کاملا درک کند. بعضی‌ها می‌توانند ارتباط نزدیکی برقرار کنند و بعضی دیگر حتی نمی‌توانند بفهمند درمورد چه‌چیزی حرف می‌زنید.

۱۳. از دیگران انتظار نداشته باشید سبب شادی و لذت شما از زندگی شوند

از زیباییهای زندگی لذت ببریم و انتظار نداشته باشیم که دیگران ما را خوشحال کنند

دیگران می‌توانند برای مدتی عامل شادی‌مان را برجسته‌تر و پررنگ‌تر کنند، ولی اگر خودمان به دیدن نوری که به زندگی روزمره‌مان می‌تابد تمایلی نداشته باشیم، دیگران نمی‌توانند ما را وادار کنند آن را ببینیم. شادی از دیدن چیزهای خوبی که در زندگی ما هستند سرچشمه می‌گیرد، چه کوچک باشند و چه بزرگ.

مردی در سلولی تنگ و کوچک با کف بتونی و تختی فلزی زندانی بود. هر روز صبح از پنجره کوچکی در بالای دیوار سلول پرتو باریکی از نور آفتاب می‌تابید. او با اشتیاق منتظر تابیدن آن نور بود و برای وجود آن شکرگزار بود. یک روز سرد پاییزی، در حالی که روی زمین مرطوب از سرما به خود می‌لرزید، با وزش باد، برگ قرمز روشنی وارد سلول او شد و مقابل او روی زمین افتاد. او با دقت آن را برداشت و پنهان کرد، زیرا می‌دانست کسانی که او را اسیر کرده‌اند حتی آن شادی کوچک را نیز از او خواهند گرفت.

هر روز او برگ را بیرون می‌آورد و نگاهی به آن می‌انداخت. با گذشت زمان رنگ برگ تغییر کرد و به رنگ قهوه‌ای درآمد، ولی هنوز هم تنها رنگ موجود در دنیای آن مرد بود. سپس روزی تکه‌ای نخ آبی روشن را در گوشه‌ای زیر تختش پیدا کرد و آن را نیز پنهان کرد. این سه لذت، یعنی پرتوی از نور آفتاب صبحگاهی و برگی خشک و تکه‌ای نخ، به او کمک کردند که سه سال سلامت عقل خود را حفظ کند و در نهایت نیز او فرار کرد و به آزادی رسید.

این ماجرا به ما نشان می‌دهد که در میان انبوهی از شادی‌ها زندگی می‌کنیم، البته اگر تمایل داشته باشیم آنها را ببینیم.

۱۴. از دیگران انتظار نداشته باشید در کارهای کودکانه و شیطنت‌ها با شما همراهی کنند

ممکن است گاهی نیاز داشته باشیم کودک بشویم، که باعث می‌شود زندگی را خیلی جدی نگیریم. بهترین حالت زمانی است که با یک دوست این کارهای کودکانه و به‌ظاهر بی‌معنی را انجام می‌دهیم، ولی گاهی کسی را نداریم. چرخیدن در اتاق نشیمن، ایستادن روی رختخواب و سخنرانی‌کردن، شکلک‌درآوردن مقابل آینه، وزنه‌برداری‌کردن با ظرف پودر شوینده، شمشیربازی با قاشق غذاخوری و به‌طور کلی رهاکردن قیدوبندها و کنترل‌نکردن احساسات در رفع استرس و تنش مؤثرند.

برای آزادگذاشتن کودک درونمان به کسی نیاز نداریم. گاهی همین رفتارهای به‌ظاهر احمقانه واقعا احساس خوبی دارند. البته رفتارهای مناسب و معقول در جامعه بسیار خوب است، ولی بهتر است که گاهی به خودمان کمی استراحت بدهیم!

۱۵. از دیگران انتظار نداشته باشید راه‌حل مشکلات شما را بیایند

همه ما مشکلاتی داریم. دیگران می‌توانند کمک کنند راه‌حل‌های ممکن را بررسی کنیم؛ ولی اگر ما مسبب به‌وجودآمدن آن مشکلات باشیم، اغلب فقط خودمان می‌توانیم آنچه را به وجود آورده‌ایم حل کنیم.

آیا راه‌حل‌هایی که دیگران تاکنون به شما پیشنهاد داده‌اند برای شما مناسب بوده؟ معمولا توصیه‌های دیگران به نتیجه موردنظر و مطلوب ما منتهی نمی‌شوند. فقط افرادی که ذهنیت قربانی دارند از دیگران توقع دارند به کمک آنها بیایند؛ ولی افرادی که ذهنیتی برنده دارند گزینه‌ها را بررسی می‌کنند، دست‌به‌کار می‌شوند و هرجا که لازم باشد تغییرات و اصلاحاتی ایجاد می‌کنند.

۱۶. همیشه از رفتارهای دیگران برداشتی منفی نداشته باشید و تصور نکنید مدام شما را قضاوت می‌کنند

اگر با بازخوردهای منفی بزرگ شده باشیم، همیشه وقتی کسی نظرش را می‌گوید در پسِ کلمات او دنبال معنای پنهانی می‌گردیم. معتقدیم همه افکار پنهانی دارند و هر کاری که دیگران انجام می‌دهند مشکوک است؛ مثلا اگر کسی با لبخند به ما نگاه می‌کند، از خودمان می‌پرسیم آیا سبزیِ غذا لای دندان‌هایمان مانده است، در حالی که شاید او به این فکر می‌کند که چه مدل موی زیبایی داریم یا اگر از کسی تعریف‌وتمجیدی می‌شنویم، فکر می‌کنیم از ما چیزی می‌خواهد. ما اگر دنبال بازخورد منفی باشیم، بی‌شک آن را همه‌جا خواهیم یافت.

اپرا وینفری آزمایشی انجام داد که در آن، روی چهره زنان زیبا زخم‌هایی ساختگی ایجاد کردند و این زنان در خیابانی در شهر قدم زدند تا واکنش مردم نسبت به خود را ببینند. سپس، بدون اطلاع زنان و در بررسی و کنترل نهاییِ آرایش و گریم صورت آنها، جای زخم‌ها برداشته شد. این زنان با چهره زیبای همیشگی خود بیرون رفتند، ولی پس از بازگشت گفتند وقتی در خیابان راه می‌رفتند مردم با حالت بدی به آنها نگاه می‌کردند، آنها را مسخره می‌کردند و به آنها اشاره می‌کردند. آنها تجربه‌شان را بر اساس آنچه از دیگران انتظار داشتند تفسیر کردند و تفسیر آنها کاملا اشتباه بود.

سخن پایانی

شاید وقت آن رسیده است که انتظارات بی‌جا از دیگران را کنار بگذاریم و مسئولیت زندگی خودمان را بر عهده بگیریم. کدام‌یک از اشتباهات گذشته‌تان را می‌توانید ببخشید؟ کدام برداشت‌هایی که از رفتارها و گفته‌های دیگران داشته‌اید اکنون به نظرتان اشتباه می‌آیند؟ می‌خواهید چه تغییراتی را ایجاد کنید؟ در چه‌کارهایی می‌خواهید بهتر شوید؟

 



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 246
برچسب ها :

تاريخ : | | نویسنده : سحر |

اکثر افراد به دلیل دید منفی نسبت به خود احساس نا امیدی دارند شاید باورتان نشود ولی دوست داشتن خود چنان تاثیری بر زندگی شما می گذارد که قابل توصیف نیست.

دوست داشتن خودتان را یاد بگیرید

قبل از هر چیز نیاز به فهمیدن چیزهایی در زندگی دارید. اگر بخواهید یک درس را برای کل عمر خود یاد بگیرید، این است که شما قطعاً مهم ترین شخص در جهان هستید. کل زندگی شما پیش چشم تان خواهد بود و هیچ شخص دیگری اندازه خودتان در زندگی تان تاثیر گذار نیست.

دوست داشتن خود

افکار شما و اتفاقات رخ داده در زندگی، روابط ، فعالیت ها و کلمات شما از همه مردم دنیا مهم تر است. زمانی که صحبت به حقیقت زندگی می رسد، شما تنها چیزی هستید که در آن ارزشمند می باشید. به همین دلیل حقیقت وجودی شما بستگی به این دارد که چقدر خودتان را دوست دارید و از خودتان مراقبت می کنید و روابط شما با خودتان مهمترین عامل تعریف در شکل گیری نوع زندگی تان می باشد .

هر چقدر خودتان را کمتر دوست داشته باشید کمتر به ندای درون خود گوش دهید و کمتر خودتان را بفهمید احساس سردرگمی بیشتر عصبانیت و ناامیدی بیشتری در زندگی خواهید داشت اما زمانی که شروع به دوست داشتن خود کنید و آن را ادامه دهید ، می توانید هر چیزی را زیبا ببینید . همه چیز را به خودتان جذب کنید و در هر جنبه از زندگی موفق تر عمل کنید اما دوست داشتن خود راه آسانی نیست. جدا چگونه باید این کار را انجام داد و عمل کرد ؟؟

راه کارهای علمی و مفید برای دوست داشتن خودتان 

1. باید در کنار دوست داشتن، بزرگترین منتقد خود نیز باشید

زمانی که خودمان را دوست بداریم راحت تر می توانیم جنبه های منفی خود را بپذیریم ، پس قبل از هر چیز به خودتان عشق بورزید و مطمئن باشید که قادر به انجام دادن سخت ترین کارها در جهان هستید. در کنار انجام تمام کار های سخت می توانید با عشق نسبت به ضعف های خود اطلاع پیدا کنید و بزرگ ترین منتقد و معلم خود باشید . 

2. بررسی رفتار خود در مورد افرادی که در زندگی دوستشان دارید ، فکر کنید که چگونه با آن ها رفتار می کنید.

با آن ها مهربان و صبور هستید. ایده ها و افکار آن ها را قبول می کنید و اشتباهات آن ها را می بخشید. شما به آن ها زمان، فضا و فرصت می دهید و اطمینان حاصل می کنید که آن ها فضای کافی برای دوست داشتن و باور کردن خودشان را داشته باشند و به این فکر کنید که رفتارتان با خودتان چگونه است.

آیا به همین اندازه به خودتان عشق و احترام می دهید ؟ آیا به همین اندازه از ذهن و جسم و روح خودتان مراقبت می کنید ؟ در قسمت زیر کارهایی را نام می بریم که افرادی که خودشان را دوست دارند، برای جسمشان رعایت می کنند:

  • خواب مناسب
  • غذای مناسب دادن
  • دادن زمان و مکان برای فهم درونیات خود
  • تمرین ورزشی منظم
  • فکر کردن در مورد خود و آدم های اطراف
  • بازی کردن هنگام نیاز
  • دوری از رفتارهای سمی
  •  مدیتیشن و ریلکسیشن

دوست داشتن خود را فقط نباید با زبان بیان کنید. افرادی که خودشان را دوست دارند، مجموعه ای از فعالیت ها و عادت های سالم را به کار می برند .

3. پذیرش درد ها

هیچکس انسان کامل و عالی نیست و بعضی از ما در مورد دوست داشتن خود دچار درگیری هستیم و نمی توانیم خوش بین باشیم اما افرادی در دنیا وجود دارند که اصلاً به قسمت های منفی زندگی خود توجه نمی کنند و همیشه در حال شکرگزاری هستند اما آیا بهترین کار این است که در شرایط سخت هم به خودمان انرژی مثبت بدهیم تا بتوانیم ارتعاشات مثبت را جذب کنیم ؟

حقیقت این است که خوش بینی بی انتها یک دروغ بزرگ است و گاهی اوقات افراد در بدترین شرایط سعی دارند که به خودشان دروغ بگویند یا نیازهای خود را نادیده بگیرند که این اصلا کار درستی نیست. همه ما در درون خود بخش های تیره ای داریم که نیاز به مراقبت دارد و گاهی اوقات دچار درد و رنجش می شود .

چنانچه در نمناک گفته ایم نادیده گرفتن این قسمت و تغذیه نکردن آن باعث می شود که از لحاظ ذهنی آسیب ببینیم. باید با خودتان صادق باشید و سعی کنید خطا های گذشته خود را ببخشید و از آن ها شرمنده نباشید و این موضوع را قبول کنید که گاهی اوقات احساسات منفی مثل حسادت، خشونت تنفر و غیره به انسان غلبه می کند و سعی کنید که در سکوت این احساس را در آغوش بگیرید و پذیرای آن ها باشید . 

4. دریچه قلب خود را باز کنید

باید درد ها را بپذیرید و بعد از خودتان سپاسگزاری کنید. می توانید بعد از پذیرش درد ها از خودتان تقدیر و تشکر به عمل بیاورید. پذیرش جریان های مختلف زندگی و معایب شما یکی از چیزهایی است که می تواند عشق شما را نسبت به خودتان افزایش دهد و البته این حدی بالاتر از خود دوست داشتن می باشد.

قصه زندگی خودتان را دوست داشته باشید و بدانید که فقط شمایید که دارنده این داستان هستید و پشیمانی ها، شرمساری ها و اشتباهات خودتان را قبول کنید و دوران کودکی خود را در آغوش بکشید. 

5. خودتان را به اشتراک بگذارید

گاهی اوقات معایبی در درون شما وجود دارد که از به اشتراک گذاشتن حقایق در مورد خودتان شما را می ترساند اما هدف خود دوست داشتن این است که بتوانید از هیچ جنبه از خودتان خجالت نکشید و تمام وجوه رفتاری خود را بشناسید، پس هیچ اشکالی ندارد که در مسیر دوست داشتن خود بتوانید معایب تان را نیز با دیگران به اشتراک بگذارید و در صدد رفع آن ها بر بیایید . 

6. افکار شما فقط فکر هستند، نه چیزی بیشتر

اولین چیزی که نیاز به تشخیصش دارید، این است که همه ما اساساً عادت به فکر منفی داریم. هزاران هزار فکر به طور روزانه به سر ما خطور می کند و هفتاد درصد از آنها افکار منفی می باشند زیرا ترس ها و استرس ها همیشه در زندگی ما غلبه دارد. گاهی اوقات این افکار منفی به جایی می رسد که نسبت به توانایی های خود شک می کنیم و مدام خودمان را سرزنش می کنیم.

کاری که می توانید در این مورد انجام دهید این است زمانی که توانایی توقف این افکار را ندارید، باید دست از باور کردن آن ها بردارید، این افکار فقط در حد فکر هستند و چیزی بیشتر نمی باشند و هر چیزی را که فکر می کنید، باور نکنید. 

7. دوست دارید که در زندگی چه کاری انجام دهید؟

آیا هدفی برای خود تعیین کرده اید ؟ اشراف داشتن به خواسته های خود در زندگی نقش اساسی برای معنی دادن به زندگی را دارد. اگر چه ممکن است اهداف خود را به خوبی بدانید پس یکی دیگر از راه های دوست داشتن خود این است که هرچه سریع تر برای خود اهداف کوتاه مدت و بلند مدت تعیین کنید. 

8. اکنون باید کمی از راحت طلبی فاصله بگیرید

حتما می دانید که پیشرفت کردن بدون تلاش حاصل نمی شود. شما نیز برای این که عشق خود را نسبت به خودتان افزایش دهید، باید تلاش خود را بالا ببرید تا به موفقیت های بیشتری دست پیدا کنید و البته منظور این نیست که با قید و شرط خودتان را دوست داشته باشید اما ناخودآگاه با پیشرفت هایی در زندگی احساستان نسبت به خود بسیار زیبا تر از قبل خواهد شد . 

9. روز خود را با عشق شروع کنید نه با تکنولوژی

به خودتان یاد آوری کنید که ارزش شما بسیار بیشتر از چیزی است که بخواهید به جسم خود آسیب بزنید و سعی کنید که دم و بازدم خود را با عشق انجام دهید. خودتان را در آغوش بگیرید و با عشق روز خود را آغاز کنید. 

10. زمانی را برای انجام مدیتیشن اختصاص دهید

سعی کنید که به طور روزانه مدت زمانی را به تمرکز زیاد اختصاص دهید. 5 دقیقه مدیتیشن و 5 دقیقه نوشتن اتفاقات روزانه هنگام صبح می تواند انگیزه و روحیه شما را بالا ببرد. 

11. با خودتان شاد صحبت کنید

از جملات مثبت برای تمرین دادن فکر مثبت استفاده کنید. سعی کنید که خودتان تکیه گاه خود باشید و به خود روحیه ببخشید. 

روش هایی برای دوست داشتن خود

12. از لحاظ احساسی با خودتان صادق باشید

به خودتان دروغ نگویید زیرا شما تنها فردی هستید که می توانید به داد خودتان برسید. 

13. هر کاری را که دوست دارید، انجام دهید

این کار می تواند خوردن، خرید کردن، نوشیدن و هر چیزی باشد که دیگران ممکن است به آن علاقه ای نداشته باشند. 

14. هیجانات خود را افزایش دهید

کار های جدید را تجربه کنید مثلاً یک زبان یاد بگیرید یا به جایی بروید که تا بحال ندیده اید. کارهایی را انجام دهید که تا به حال انجام نداده بودید و سعی کنید که زندگی جذابی را برای خودتان بسازید زیرا شایسته آن هستید. 

15. از انجام فعالیت ها لذت ببرید

سعی کنید ورزش هایی را پیدا کنید که آن ها را دوست دارید. غذا های سالم را برای خودتان تهیه کنید. تکنولوژی را به مدت یک روز خاموش کنید و سعی کنید زندگی واقعی را تجربه کنید. 

16. روی بهبود روحیه و شخصیت خود تمرکز کنید

سعی کنید که بیشترین تمرکز خود را روی رشد شخصیتی خود قرار دهید. زندگی مانند یک سفر است. باید سعی کنیم که عمیقاً عشق ورزیدن به خودمان را در طول این سفر بیاموزیم. گاهی اوقات مراحلی از زندگی بسیار سخت است که فقط با عشق از پس آنها بر می آییم. 

17. پتانسیل های خود را باور داشته باشید

عشق ورزیدن به خود یعنی قبول فرصت ها و محدودیت ها در کنار یکدیگر. به خودتان باور داشته باشید و بدانید که می توانید در بیشترین محدودیت ها شکوفا شوید. 

18. در مورد خودتان صبور باشید

از ترس ها فاصله بگیرید و به خودتان انرژی مثبت بدهید و به خود اعتماد داشته باشید و کار های نیک انجام دهید تا نتایج شگفت انگیزی را در زندگی ببینید. 

19. شکرگزار باشید

ذهن خود را به شکرگزاری عادت دهید ، شکرگزاری یک استعداد است که می تواند زیبایی های زیادی از زندگی را به شما نشان دهد، حتی در مورد خودتان نیز شکرگزار باشید. 

20. کاری را انجام دهید که احترام و افتخار بر می انگیزد

در فعالیت هایی که سطح شما را پایین می آورد، شرکت نکنید. به افراد سمی اجازه ورود به زندگی تان را ندهید. خودتان را دوست داشته باشید و اجازه دهید که با انجام کارهای بزرگ شکوفا شوید. 

21. شک و تردید های خود را بپذیرید

گاهی اوقات ممکن است از گذشته یا ترس از آینده خود رنج ببرید. بهتر است که توجه خود را به زمان حال معکوس کنید و در لحظه زندگی کنید. 

22- اشتباهات خود را فراموش کنید

باید این موضوع را یاد بگیرید که هر کس در زندگی دچار خطا ها و اشتباهات می شود. این خطاها جزئی از وجود شما هستند و باید با روی باز پذیرای آنها باشید و خودتان را با تمام اشتباهات دوست بدارید. 

23. قدرت سرگرمی را کشف کنید

عشق ورزیدن به خود نیاز به زمانی برای استراحت ،بازی کردن و تعامل با دیگران دارد. اهدافی را برای خود تنظیم کنید. گاهی اوقات به رقابت با دیگران بپردازید تا هیجان شما افزایش پیدا کند. زمانی که سرگرمی و بازی نداشته باشید، احتمالا افسردگی شما بالا خواهد رفت. 

دوست داشتن

 

راه هایی برای دوست داشتن خودمان

24. واقعی زندگی کنید

با دیگران صحبت کنید، اجازه دهید که دیده شوید، شناخته و شنیده شویدو میزان صمیمیت خود را با دیگران بالا ببرید. 

25. تصور کنید که با خودباوری چقدر زندگی بهتری خواهید داشت

ذهن خود را نسبت به آینده گسترش دهید و سعی کنید به این افکار بها دهید که با دوست داشتن خود چقدر می توانید موفق باشید و عشق به خود را سرمشق زندگی خود قرار دهید . 

26. به این موضوع باور داشته باشید که هنگام پیشرفت افراد ( بد خواهانتان ) سعی دارند شما را زمین بزنند

زمانی که به اطراف خود نگاه می کنید و احساس می کنید که همه به یک بار دشمن شما شده اند ، ناراحت نشوید. اعتقاد داشته باشید که افراد هنگام پیشرفت دشمنان زیادی پیدا می کنند. اطرافیان سعی می کنند در این زمان ها شما را زمین بزنند و اتفاقاً باید در این زمان ها بیشتر از همیشه احساس شادی و اعتماد به نفس داشته باشید. زیرا متوجه خواهید شد که زندگی یکنواختی ندارید و برای بقیه جذاب هستید .

27. ببینید که چه کسانی در اطراف شما قرار دارند

بسیار مهم است که انسان های اطراف خود را بشناسید که این انسان ها بیشترین تاثیر را روی شما دارند پس سعی کنید از انسان هایی که رفتارهای مخرب دارند، فاصله بگیرید و برای خودتان ارزش قائل شوید . 

28. احساسات خود را بدون قضاوت کردن بپذیرید

همان گونه که گفتیم احساسات شما می تواند منفی باشد. گاهی اوقات اشتباهات بسیار واضحی در زندگی انجام می دهید اما در هر صورت نباید خودتان را قضاوت یا سرزنش کنید و مطمئن باشید که در آن لحظه بهترین تصمیم ممکن را گرفته بودید . 



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 216
برچسب ها :

تاريخ : | | نویسنده : سحر |

طبق بررسی‌های به عمل آمده اكثر هدایای تجاری، به مشتریان عمده اهدا می‌‌شوند، سپس نوبت به كارفرمایان می‌‌رسد و آنگاه به مشتریان موفق.
علل هدیه دادن متفاوت است و طیفی از <تشكر از مشتریان قدیمی> تا <تشكر از یك كارمند> را كه تعطیلات آخر هفته‌اش را به مرخصی نرفته و كاركرده در بر می‌‌گیرد. البته یك دلیل ثابت برای هدیه دادن وجود دارد: تقویت روابط شخصی بین هدیه‌دهنده و هدیه‌گیرنده.

انگیزه‌ها در هدیه دادن‌ها متفاوت است به‌خصوص از این نظر كه آیا هیچ پیش‌شرطی در هدیه دادن نهفته است یا خیر. این امر به‌خصوص باید در نظر گرفته شود كه آیا هیچ نشانه‌ای از تبلیغ در آن هست یا نه. البته نباید گمان كرد كه بحث الان در این چارچوب است كه نباید هیچ نفعی از هدیه دادن حاصل شود. برای برخی از شركت‌ها هدیه دادن بخشی از استراتژی بازاریابی است.
همگان بر یك نكته اتفاق‌نظر دارند: هدیه دادن یكی از راه‌های مقرون به‌صرفه برای ایجاد حس مشاركت و ایجاد روابط ارزشمند است.

پژوهش‌
اگرچه هیچ مدرك مشخصی در این زمینه وجود ندارد كه به شما اطمینان بدهد كه هدایای تبلیغاتی قطعاً بازده‌ای برای شما خواهند داشت، اما به هر حال انجمن بین‌المللی محصولات تبلیغاتی پژوهش‌های مستمری را در زمینه روابط هدیه‌دهندگان و هدیه‌گیرندگان انجام می‌‌دهد كه یافته‌های یكی از آن‌ها حاكی از این است كه آنان كه هدیه می‌‌دهند در مقایسه با شركت‌هایی كه هدیه نمی‌‌دهند دو برابر شانس تماس گرفتن از طرف هدیه‌گیرندگان را دارند.

شركت هری اند دیوید كه یك شركت دست‌اندركار صنایع غذایی است و جزو بازیگران كلیدی در حوزه هدایای تبلیغاتی به شمار می‌آید، برای ۲۵ هزار مشتری خود كه سالانه بیش از هزار دلار از این شركت خرید كرده باشند، هدیه می‌‌فرستد.

شركت مزبور در یك پژوهش متوجه شد كه ۵ هزار مشتری دریافت‌كننده هدایا، خرید بیشتری از شركت داشته‌اند (در مقایسه با مشتریانی كه هدیه دریافت نكرده‌اند‌).

حتی اگر شركت شما دارای چنین بخش پژوهشی نیست،‌ این دلیل نمی‌‌شود كه استراتژی بازاریابی نداشته باشید. هدیه دادن به شیوه صحیح می‌‌تواند به ایجاد مناسبات خوب بینجامد و حكم خون را در زندگی اقتصادی شما داشته باشد.
هدایا و محرك‌ها
برای درك این‌كه یك استراتژی مؤثر برای هدیه دادن چیست باید به این نكته فكر كرد كه چه چیزی نیست!
ابتدا باید بین هدیه شركتی دادن و برنامه‌ای كه مبتنی بر محرك و پاداش است، تمایز قایل شد. هر چند كه انواع گیرندگان برای گرفتن هدیه و محرك شبیه یكدیگرند، اما از دو جنبه عملی و استراتژیك با یكدیگر تفاوت دارند. محرك‌ها، پاداش‌هایی هستند برای این‌كه سطوح فعالیتی مشخصی را دامن بزنند، مثل برنامه‌های ایمنی، اما هدایا برای دامن زدن به یك تبادل مشخص بین گیرنده و دهنده طراحی نمی‌‌شوند. گیرنده هدیه در واقع‌ به دنبال پیش‌بینی یك پاداش نیست، اما محرك‌ها چنین كاركردی دارند.

در واقع، این‌كه هدیه و محرك دو پدیده یكسان شمرده شوند، محتمل است و این توقع هم وجود دارد كه شما به دنبال برداشت از هر نوع سرمایه‌گذاری احتمالی باشید، اكثر هدیه‌دهندگان به دنبال این امر هستند كه به نحوی از انحا، گیرنده هدیه را تحریك كنند. اما باید بسیار محتاط باشید. نه مشتری و نه كارمند هیچ‌كدام نباید احساس كنند دارند رشوه می‌‌گیرند، چرا كه بروز چنین احساسی نه‌تنها مفید نیست بلكه مخرب هم هست.

به هدیه دادن به‌صورت‌ یك فرایند مختصر اما همیشگی برای مناسبات‌سازی نگاه كنید و رهنمودهای زیر را به‌كار بندید:

اخلاق هدیه دادن‌
همیشه پیش از دادن هر هدیه‌ای به این نكته توجه كنید كه هدیه‌دهنده و هدیه‌گیرنده، هر دو در مورد هدیه دارای سیاست و برنامه باشند. یكی از افراط‌ها در این زمینه، طرد و حذف هر نوع سیاست مبتنی بر هدیه دادن بود كه در دهه ۱۹۸۰ رخ داد و آن هم به خاطر رسوایی‌هایی بود كه در این زمینه بروز كرد.

رفتار مناسب‌تر در این زمینه، اعمال سیاست در مورد سقف هدایا و یا اعمال سیاست در مورد شرایط هدیه دادن است.

همیشه از هدیه‌گیرنده بپرسید كه آیا هیچ سیاست یا مرامنامه‌ای در زمینه پذیرش هدیه دارد یا خیر و سپس براساس آن عمل كنید.

چند توصیه‌
- دادن هدیه در جریان مزایده یا مناقصه یك <نه> قطعی است. حتی اگر مزایده و مناقصه در جریان یك تعطیلی یا مناسبت ویژه برگزار می‌‌شود باز هم از دادن هدیه خودداری كنید.
- دادن چیزهای لوكس مثل بلیت سفرهای گران‌قیمت یا ماشین جزو موارد نامناسب است.
- حتی اگر در شرایطی هستید كه منعی برای هدیه دادن وجود ندارد و مقرراتی هم در این زمینه نیست، اجازه ندهید كه هدیه دادن احساس نامناسبی به وجود آورد، هر اقدامی از این دست می‌‌تواند به تخریب مناسبات شما با دیگران منجر شود.

آداب هدیه دادن‌
آداب هدیه دادن به نحوی از انحا یك نوع هنر به حساب می‌‌آید. موارد زیر را رعایت كنید.
تناسب هدیه: بسیار مراقب باشید كه هدیه‌ای كه می‌‌دهید متناسب با رابطه شما با هدیه‌گیرنده باشد. این امر نه به حجم و ابعاد قرارداد یا معامله‌ای كه انجام داده‌اید وابسته است و نه به میزان وقتی كه برای گیرنده گذاشته‌اید، بلكه به میزان نزدیكی روابط، وابسته است. فواصل هدیه دادن را هم از نظ ر مناسبت‌ها و تعطیلی‌ها در نظر بگیرید و تكرار باید كرد كه كاری نكنید كه احساس رشوه گرفتن پیش بیاید.

تشخص هدیه:
این‌كه یك هدیه دارای تشخص باشد، نكته‌ای عالی است. مهم این است كه هدیه، بازتاب‌دهنده‌ای از شخصیت و علایق گیرنده آن باشد. اگر این ویژگی‌ها در هدیه لحاظ شود، گیرنده هدیه به‌طور حتم احساس خوبی نسبت به دریافت آن خواهد داشت.

زمان هدیه:
علی‌القاعده، بهترین زمان‌ها برای هدیه دادن، همان تعطیلات هستند. زمان تولد ممكن است جالب نباشد چون هدیه‌گیرنده متوجه می‌‌شود كه شما دچار زحمت شده‌اید و اطلاعاتی را در مورد او به‌دست آورده‌اید‌.
سالگرد یك كار یا سالگرد وقتی كه شما با هدیه‌گیرنده وارد یك مرحله تجاری جدید شده‌اید هم، جزو مواقع مناسب برای هدیه دادن است.
زمانی كه آغازی برای یك رقابت معنادار بوده هم جزو مواقع مناسب به شمار می‌‌آید.

ارایه هدیه:
آماده‌سازی هدیه هم آداب خاص خود را دارد. به كاغذ هدیه توجه كنید و سعی كنید با دست خودتان چیزی بنویسید. پیامی هم كه می‌‌نویسید باید حس خوبی را به هدیه‌گیرنده انتقال دهد.

اگر بر مبنای یك مناسبت شخصی هدیه می‌‌دهید، پست كردن هدیه به آدرس منزل هدیه‌گیرنده هم حس خوبی دارد.

نام و لوگوی شركت:
نام و لوگوی شركت را بر روی هدیه داشته باشیم یا نداشته باشیم. این یك موضوع مهم است.

اگر نام و لوگوی شركت بر روی هدیه باشد، حتماً در یادها می‌‌ماند و به‌خصوص اگر هدیه ما كاربردی بوده و در طول روز هم مورد استفاده قرار گیرد، طبعاً از نظر در ذهن ماندن، مؤثر‌تر هم خواهد بود. اما یادتان باشد كه در این نوع هدیه دادن باید مراقب تبلیغ آشكار هم بود. پس باید كوشید موضوع را كاملاً شخصی كرده و هدیه را به نوعی‌ طراحی كرد كه انگار مخصوص هدیه‌گیرنده طراحی شده است.

چه نوع هدایایی؟

شركت‌ها برای تبلیغ خود می‌‌توانند از هزاران نوع هدیه تبلیغاتی  استفاده كنند. نگاهی به موافقان و مخالفان در برخی از موارد حایز اهمیت است:

اقلام خوراكی:
اقلام خوراكی جزو رایج‌ترین هدایای شركت‌ها هستند كه بسیار خوب طراحی می‌‌شوند و حتی قابل بردن به منزل نیز هستند. اگر می‌‌خواهید به قلب‌ها و مغزها از طریق معده‌ها دست پیدا كنید! باید بسیار هوشمندانه و مبتكرانه عمل كنید. ضمناً مواظب باشید كه هدیه‌گیرنده موردنظرتان خام‌خوار نباشد!

اقلام دفتری:
جامدادی و وسایل رومیزی دیگر جزو هدایای تبلیغاتی شركت‌ها هستند كه كاربردهای فراوانی هم دارند. باز هم مراقب باشید. یك خودنویس عالی گران‌قیمت با نوع ارزان آن تفاوت بسیاری دارد. حواستان باشد كه مقولاتی از این دست باید با دكور اتاق و شخصیت فرد مورد نظرتان جور باشد تا حالت استراتژیك به خود بگیرد.

بلیت برای مسابقات ورزشی و هنری:
تهیه بلیت به عنوان هدیه به‌خصوص برای مسابقات و برنامه‌هایی كه بلیت آن‌ها آسان به‌دست نمی‌‌آید، یك اتفاق بسیار تأثیر‌گذار است. البته باید ترجیحات هدیه‌گیرنده را در زمینه‌های موردنظر در نظر گرفت.

هدیه‌های اعتباری:
این نوع هدایا هم بسیار مؤثر‌ند چرا كه به فرد هدیه‌گیرنده امكان انتخاب می‌‌دهند و او خودش می‌‌داند كه اعتبار را چگونه هزینه كند. البته سطح اندك اعتبار در این موارد ممكن است مسأله‌ساز باشد. و باز فراموش نكنید پول نقد دیگر هدیه نیست و برای همیشه حذف شده است. نقطه سرخط!

علاوه بر این‌ها هدایا توجه به زمان مناسب‌ برای هدیه دادن ملاحظات دیگری هم دارند.

شناخت كارمندان: بسیاری از شركت‌ها نگران جنبه‌های تبعیض‌آمیزی هستند كه ممكن است جزو پیامدهای هدیه دادن به یك كارمند باشد و در كل، انتخاب یك فرد خاص هم همیشه دشوار است. به همین دلیل بودجه‌ای در اختیار مدیران شركت‌ها قرار می‌‌گیرد تا در این زمینه هزینه شود. وقت‌گذاری فراوان برای اجرای یك پروژه، رضایت بخشیدن به مشتری و اقدامات صرفه‌جویانه می‌‌تواند جزو موارد مناسب برای هدیه دادن باشد. در این موارد هم باید به تناسب هدیه و هدیه‌گیرنده توجه داشت.

مشتریان: به هدیه، هدیه‌گیرنده و به اخلاقیات سازمان توجه كنید. با انتخاب مشتری، حالا باید به نوع هدیه و نحوه ارسال آن توجه داشته باشید. بین نیروی فروش و مشتری باید رابطه باشد. اگر هدیه را افرادی از شركت به مشتری بدهند كه با او در ارتباط مستقیم بوده‌اند، تأثیر بهتری خواهد داشت. برای مشتری بسیار جالب خواهد بود كه ببیند از بخش خدمات مشتری یك شركت، ‌هدیه دریافت می‌‌كند.

هدیه؛ نگاهی متفاوت‌
كاسه جایی رود كه باز آرد قدح!
انتقال یك جانبه پول، اموال و چیزهای دیگر به گیرنده از جانب یك دهنده كه ظاهراً نباید پس از دادن آن‌ها ادعایی نسبت به گیرنده داشته باشد.
خوب این می‌‌تواند یك تعریف از هدیه دادن باشد. نكته‌ای كه در این تعریف هست، بر فقدان هیچ پیش‌شرطی استوار است، یعنی هدیه‌دهنده نباید هیچ پیش‌شرطی برای دادن هدیه وضع كند.
اما گاهی وقت‌ها، برخی از هدایا ممكن است طرف مقابل را یعنی طرف هدیه‌گیرنده را وادار به حمایت از مثلاً یك محصول یا یك خدمت و یا یك برنامه كند (در این صورت باز هم می‌‌توان به آن هدیه گفت؟!)
و باز گاهی وقت‌ها‌، بعضی از هدایا هم ممكن است هدیه‌گیرنده را وادار به عمل متقابل سازد و به دیگر زبان او را وادار كند كه در هم‌چشمی و رقابت با هدیه‌دهنده، او هم متقابلاً‌ هدیه‌ای بخرد و این هدیه گران‌قیمت‌تر از هدیه هدیه‌دهنده هم باشد.

در این حالت می‌‌توان گفت هدیه دادن نه از سر مهر و علاقه بلكه اساساً نوعی نماد است كه در یك حالت نمادین متقابل و در محیطی سمبولیك رد و بدل می‌‌شود و بیشتر به یك فضای اقتصادی شبیه است تا فضایی مبتنی بر روابط خالص انسانی.
به عبارت بهتر در چنین حالاتی، هدیه‌گیرنده باید آن را در چارچوب درآمد خود هضم و درك كند و به فكر جایگزین آن برای فرستادن به میدان طرف مقابل باشد و به دیگر سخن فكر پشتوانه مالی دریافت آن را از همان لحظات اول پذیرش آن، لحاظ كند و به همین خاطر است كه موضوع در قالب سازمانی به تخصیص بودجه برای هدیه دادن ختم می‌‌شود و هدیه می‌‌شود یك مقوله كاملاً اقتصادی و با حساب و كتاب و در واقع آدم را به یاد این ضرب‌المثل معروف می‌‌اندازد: كه كاسه جایی رود كه باز آرد قدح!
شما كه هدیه می‌‌دهید به این موضوعات چطور نگاه می‌كنید؟
- هدیه شما علامت توجه به طرف مقابل است یا عاملی كه قدرت و مكنت شما را به رخ هدیه‌گیرنده می‌‌كشاند؟

- هدیه شما طرف را به نگرانی از نقض قواعد بازی می‌‌كشاند یا این‌كه به او آرامش‌خاطر می‌‌دهد؟

- شما دارید هدیه می‌‌دهید، یا پاداش رفتار موردنظرتان را از طرف‌ هدیه‌گیرنده؟

- و بالاخره باز می‌‌توان پرسید كه دارید هدیه می‌‌دهید یا قرض؟ دیگر هدیه‌گیرنده را مجذوب خودتان می‌‌كنید یا وام‌دار خودتان؟ دارید به دیگران راه و رسم زندگی كردن را می‌‌آموزید یا راه و رسم وابستگی به دیگران را؟



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 234
برچسب ها :

تاريخ : | | نویسنده : سحر |